🎯*
حسین کمیل/زاویه متفاوت از آنچه زیر پوست جامعه میگذرد؛*
تلقی عمومی از «حجاب» در سی سال گذشته این است که نظام سیاسی با اجبار قصد محجبه کردن عموم را داشته و بیحجابی حاصل «مقاومت عرف» و در سالهای اخیر حتی «نافرمانی مدنی»در برابر اجبار حاکمیت است. نگارنده برداشت فوق را سطحی میداند و معتقد است حجاب و مسائل فرهنگی اجتماعی مشابه دانسته یا نادانسته در سی سال گذشته، به زمینی برای تخلیه منازعات اقتصادی تبدیل شده تا سیاستهای آزادسازی اقتصادی بدون معارض انجام شود و نارضایتی حاصل از آن در زمین مسائلی مانند حجاب ریخته شود. حدود سی سال پیش همزمان با آغاز برنامههای آزادسازی و شورشهای اجتماعی اوایل دهه ۱۳۷۰ در شهرهایی چون مشهد و قزوین، در حالیکه سرجمع ده فریم عکس از این شورشها در بایگانی خبرگزاری ها و مطبوعات وجود ندارد؛ فائزه هاشمی بازی «دوچرخه سواری زنان» را راه انداخت که در دوره خود یک تابو محسوب میشد. تابوشکنی فائزه هاشمی تبدیل به عنوان نخست جراید اوایل دهه ۱۳۷۰ شد و روزنامه همشهری نیز این امر را برجسته میکرد درحالیکه اعتراضات قزوین دارای کمترین بازتاب در نشریات بود.ورود زنان به ورزشگاه و کشمکش بین دولت و قم در دوره احمدینژاد پس از هدفمندی یارانهها،رایتل و تماس تصویریاش و تبدیل کردن آن به دغدغه اول مملکت در آستانه رشد صددرصدی قیمت دلار پس موج اول تحریمهای غرب در پایان دولت احمدینژاد،جنجال کنسرت در شهرهای مذهبی پس از موج دوم آزادسازی قیمتها و دلار جهانگیری،جنجال مجدد ورود زنان به ورزشگاهها و بستنشینی برخی نمایندگان زن مجلس قبل، دقیقا پس از ماجرای بنزینی ۹۸ و نهایتا اتفاقات شهریور ۱۴۰۱ و شهرآشوب ژینا آنهم دقیقا پس از آزادسازی کامل اقتصادی و حذف ارز حمایتی دولت،از نمونههای بارز این امر است.این وجه که چه جریانی تدبیرگر و محرک چنین حرکاتی باشد موضوع بحث نگارنده نیست اما وجه دیگر و چیزی که قطعی است آن است که بخشی از جامعه ایران(متوسط به بالا) اندک فشار بر رفاهش(نه معیشتش) را به وسیله امتیازگیری فرهنگی از حاکمیت تسویه حساب میکند و این امر به یک رویه ثابت تبدیل شده تا جایی که حتی قوانین مسلم کشور هم در همین راستا و در جهت راضیسازی این طیف از جامعه که معمولا در گردش چرخ اقتصاد بازار موثر هستند،از مجرای دستگاههای متولی همواره در حال تحول بوده است.در این بین قشری از مردم نیز که فشار پیدرپی بر معیشت خود را نتیجه آزادسازیها تلقی میکنند،در ابتدا با موج اولیه اعتراضات شبیه فرهنگی(بخوانید امتیازگیری طبقه مرفه)بعنوان بستر فراهم برای اعتراض همراه و سپس سرخورده از مصادره و حذف دغدغههایش از اعتراضات جدا میشود که دو نتیجه بیشتر برای آن متصور نیست:
اول؛سکون،کرختی،سرخوردگی و گوشهنشینی
دوم؛انباشت عقدهها و انفجاری اجتماعی شبیه اتفاقات پس از گرانسازی بنزین در ۱۳۹۸
#حسین-کمیل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال"سیاست در واپسین لحظات/حسین کمیل"
عضویت در کانال ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/2743140352Cedd2df7c24
ایتا و تلگرام:
@hosseinkomail1404
اینستاگرام:
@
h.komail7