♨️
لجنزاری با نام علفزار
✍️ امیرعباس طباطبایی
🔷 جشنواره فجر همواره یکی از مهمترین و تخصصیترین مراجع برای سنجش فیلمهایی به شمار میرود که در این کشور ساخته میشوند. سال گذشته چراغ سبز داوران این جشنواره به فیلم «علفزار» به کارگردانی کاظم دانشی و تهیهکنندگی بهرام رادان، دوستداران سینما را ترغیب به تماشای این فیلم کرد؛ این در حالی است که در چند روز اخیر با انتشار سراسری این فیلم، در کنار تعریف و تمجیدها، انتقاداتی نیز به ضعف و عدم تخصص اصحاب این جشنواره در سنجش دو مقوله فرم و محتوای این فیلم وارد شده است.
🔶 محتوای فیلم علفزار روایت سرگشتگی انسان یا انسانهایی است که میان وظیفه، قانون، عرف، شرع، انسانیت و به عبارت بهتر خیر و شر مانده و مثل همیشه محکوم خواهد شد. از حدود 20 شخصیت موجود در این فیلم، هیچکدام رنگ خوشبختی را در زندگی نمیبینند؛ البته سیاهنمایی این فیلم به همینجا ختم نمیشود؛ فساد سیستماتیک و از بالا به پایین موجود در قوه قضائیه، مسالهای است که کارگردان با صدای بلند آن را فریاد زده است؛ بیماری و اختلالات جنسی مردم ایران در هر طبقه و لباسی، مقوله دیگری است که کارگردان از آن برای قبحزدایی از مسائلی همچون روابط نامشروع خانوادگی، تجاوز به عنف و روابط آزاد با بیگانگان بهره گرفته و جسارت اهالی جنبش«me too» را میستاید؛ آلودهبودن اقشار مذهبی به انواع و اقسام منکرات، نکته دیگری است که در انواع و اقسام پارامترهای ظاهری درون فیلم نمایش داده میشود؛ در نهایت سیاهترین نقطه فیلم، سرنوشت نسل جدید و کودکانی است که یا بخاطر سهلانگاری مسئولین کشته میشوند، یا بخاطر بدسرپرستی، طبق قانون، اجازه تحصیل پیدا نمیکنند و یا بخاطر آبروی خانواده، خاطره تجاوز به مادرشان را در ذهن سپرده و خودخوری میکنند.
🔷 فارغ از محتوا، میتوان در مورد ضعفهای فرمی علفزار هم میتوان طوماری نگاشت تا تعجب مخاطبین از جوایز چهارگانه جشنواره به تیم تولید این فیلم بیشتر گردد. فیلمنامه این فیلم اصول اولیه نگارش رسمی را رعایت نمیکند؛ نویسنده بدون توجه به کاربرد داستانهای فرعی در یک فیلم، صرفا برای پرکردن متن و به منظور بالابردن درجه سیاهنمایی، خردهروایتهایی را در فیلمنامه جای داده است که هیچ ربطی به داستان اصلی ندارند؛ این مساله مضاف بر این است که داستان اصلی فیلمنامه هم از نبود خلاقیت رنج میبرد؛ قاضی درستکاری که میان وجدان و واقعیت گرفتار شده، کلیشهایترین موضوعی است نه تنها در سینمای ایران بلکه در سینمای هالیوود هم سابقهدار است.
🔶 کارگردانی این فیلم نیز علاوه بر دکوپاژ ضعیف و استفاده از صحنههای غالبا تاریک و سیاه، پایان درستی برای فیلم خود انتخاب نکرده و صرفا انتقاداتی را بدون ارائه پیشنهاد مطرح میکند؛ فیلم شجاعانه پیش میرود و حرفهایش را صریح میزند اما در نهایت در خروجی کار دستهایش را به نشانه تسلیم بالا میآورد و کار را در نیمه راه رها میکند. ناگفته نماند که حضور بهرام رادان به عنوان تهیهکننده در این فیلم نیز بیتاثیر بر این پایان باز نیست؛ رادان از همان آواز قویی که در دوران جوانیاش بازی کرد تا امروز سعی کرده همیشه در صف انتقاد به وضعیت جامعه باشد و پیشنهاد جدیدی را ارائه ندهد؛ غافل از آنکه این انتقادات نمایش بدیهیاتی است که همه جامعه از آن آگاهی دارند.
🔷 در نهایت در مورد بازیگران این فیلم نیز باید گفت که علیرغم بازی قابل قبول خانم بهرامی یا آقای جمشیدی، اطلاق عبارت شاهکار بر بازی بازیگران این فیلم جفایی است بر بازی همین بازیگران در فیلمهای دیگر؛ البته فارغ از تمام بازیگران این فیلم، باید اعتراف کرد که بازی خانم صدف اسپهبدی با آن گریم سنگین، قطعا لایق دریافت جایزه بهترین نقش مکمل زن را داشته است.
#مهارت_رسانه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
@savad_rasaneh