هدایت شده از اسرار پیدا
✴️💢یک تجربه‌ی مباحثه‌ی انتقادی چند ساله با دکتر فیرحی❗️ 🔹تجربه‌های متنوع دوستان در مواجهه با افرادی که تفاوت فکری فراوان یا محدود دارند، قابل توجه است. 🔹کتاب جذاب مسئولیت و سازندگی مرحوم عین صاد را در دوره دبیرستان خواندم و بعدها نیز مکرر به آن مراجعه کردم. تلاش کرده بود با دسته‌بندی دقیق روحیه‌ها، نحوه‌ی مواجهه با افراد مختلف را تبیین کند. 🔹همواره وقتی به یاد این کتاب می‌افتم احساس نیاز می‌کنم باید تقریرهای به روزی از آن کتاب و آن الگوی راهنمایی را متناسب با مخاطبان مختلف نیروهای انقلاب بازآفرینی کرد. 🔹🔹اما یک تجربه‌ی خودم: 🔹شاید حدود هشت نه سال، از قبل از فتنه 88 تا یکی دو سال قبل، در یکی از جلسات هفتگی انجمن سیاسی حوزه با محوریت دکتر فیرحی و عمدتا با حضور شاگردان یا افراد همسو با ایشان شرکت می‌کردم. در اکثریت این سال‌ها عمدتا منتقد ناهمسو با ایشان و آن جمع بودم. جز برخی اوقات که برخی به نقدهای ناهمسو می‌پرداختند. البته گفتگوها و نقدهای همسوی شاگردان ایشان برقرار بود. 🔹 همیشه تلاش می‌کردم بدون هیچ گونه بحث تخاصمی و جدل‌گونه، اما با منطق به بحث بپردازم. شاید هیچ جلسه‌ای بدون نقد بنده نگذشت. 🔹دکتر محمود شفیعی عضو هیأت علمی علوم سیاسی دانشگاه مفید که در برابر بحث‌های من گاه جوش می‌آورد، دو سه بار گفت خوب است به عنوان اقلیت جلسه با نرمی همیشه بحث می‌کنی. 🔹🔹جمع‌بندی این تجربه‌های طولانی: 1️⃣شاید هیچ گاه اساسی بحث‌های بنده را دکتر فیرحی و امثال آقای شفیعی نپذیرفتند . اما دکتر فیرحی گاه تا مدت‌ها دنبال پاسخ جدید به آن نکات بود. ایشان همواره در مسیر اسلامی‌سازی صوری تجدد و دموکراسی، حرکت کرد و هیچگاه کوتاه نیامد. 2️⃣ در بسیاری از موارد نیز در قالب رفتار و سخنان مودبانه همیشگی، (جز یک بار که کمی تند شد و مجبور به پوزش شد)، از طریق تطبیق نظریه‌های پیشینی بر نصوص دینی و نصوص رجال، تکرارهای تلقین‌وار، خلاصه‌گویی‌های مکرر، بازخوانی خاص و جهت نصوص اندیشه سیاسی رجال پیشین، به عادی‌سازی اندیشه‌های شبه دینی برخی متفکران غرب‌باور یا سلفی پیشین و دینی‌نمایی اندیشه‌ تجدد، شبه فقهی‌سازی آنها، و در مجموع، بازآفرینی اندیشه‌های مدرن با ادبیات خاص می‌پرداخت. 3️⃣ روش ایشان با تکیه بر بازی با اذهان شکل گرفته است و در مجموع، نقدهای بنده به عنوان اقلیتی که معمولاً فرصت خوبی هم اعضای جلسه و دبیر محترم جلسه می‌دادند، در ایشان تأثیر نداشت و نقدها و پاسخ‌ها را نمی‌پذیرفتند و به تکرار پاسخ‌های پیشین یا یافتن پاسخ‌های جدید می‌پرداختند. گوآن‌که، در عمده‌ مباحث آن زمان جلسات، بهره‌های چندین سال کار مشترک بحثی و مکتوب با دو سه کارگروه با دکتر موسی نجفی، مرحوم ابوالحسنی منذر و دکتر موسی حقانی پوشش دهنده‌ی نیاز محتوایی در آن جلسات بود. 4️⃣ مجموع این چند سال تجربه‌ی گفتگوی رودررو با خواندن کتب ایشان تفاوت داشت. چرا که دیدگاه‌های ایشان مستقیم طرح می‌شد و پاسخ‌های ژله‌ای و تغییرپذیر و به‌رغم ادعای نص‌محوری خود ایشان در جاهای مختلف، پاسخ‌های نسبی‌گرایانه یا شبه‌نسبی‌گرا و نیز گزینشی ایشان و در عین حال، نص‌محوری نسبی و توأمان ایشان برایم حدس‌های ظنی و احتمالی پیشین نسبت بر تقدیم خودآگاهانه‌ی نظریه‌های تجددگرایانه بر نص‌محوری ادعایی را روشن کرد. چنان‌که، نمونه‌ای از زرنگی‌های روشنفکری را برایم به نمایش درآورد.البته در این نکته،‌به‌دنبال نیت‌‌خوانی نیستم. هرچند شکل ضابطه‌مند و مستند آن را قبول دارم. 5️⃣به عینه شخصیت‌زدگی، خوش‌باوری نسبت به شخصیت‌های خوش‌نام، ضعف‌های علمی برخی دکتر ـ طلبه‌های غیرعمیق حوزوی، و نیم‌خوانده‌های را راه سلطه‌ی روشنفکری و تإثیرپذیری شدید آنان و البته در سطوح مختلف یافتم. 6️⃣ مکرر دیدم که روشنگری انتقادی نسبت به برخی بدفهمی‌ها، برخی زرنگ‌بازی‌های شبه علمی، استناد‌های گزینشی به برخی نصوص تاریخی و ...، حداقل برای برخی مریدان و طالبان خوش‌بین دانش سیاسی می‌توانست تقلیل بدهد. و مانع تأثیرپذیری صددرصدی از جهت‌دهی ذهنی دکتر فیرحی شود. 7️⃣ اما در مجموع، به این جمع‌بندی رسیدم که خوش‌نامی علمی و در مواردی نیز شبه‌علمی دکتر فیرحی، و روش تکرار مستمر و تلقین‌گونه‌ی دکتر فیرحی مانع از خروج کامل شاگردان و به‌ویژه‌ شاگردان مرید شده‌ی ایشان از پارادایم تجددگرایانه و بازخوانی‌های شبه‌دینی ایشان از تجدد شود. 🔹در هر حال، جز از راه ورود کامل در همه‌ی جزئیات به صورت آرام و علمی نمی‌توان ذهنیت متأثران از مدرنیته را تغییر داد. به‌ویژه آن‌که، در میان نیروهای انقلابی، بسیاری در موضوعات و حوزه‌های خاص تمرکز نمی‌کنند و بر مبانی رقیب یا مخالف، جز به صورت کلی آشنایی نمی‌یابند و وارد گفتگو در همه جزئیات نمی‌شوند و عجله و همه کارگی را پیشه‌ی خود می‌کنند و از تخصص‌گرایی خود را دور کرده و سطح تأثیر خود را کم می‌کنند. (ذبیح الله نعیمیان)