به بگیریدشان تا به راضی شوند 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 یک رمان قدیمی ازکشور فرضی« ایمان » 🔶🔶🔶🔶🔶🔶 یکی بود یکی نبود در کشور « ایمان » یک رییس جمهور دیکتاتور نالایق عیاش و خوشگذران و ولخرج و دروغگویی بود که با حمایت دشمن و ترساندن مردم رأی آورد اما دولتش کم آورد و درحال سقوط بود و هیچ راهی جز گران کردن نداشت اما نگران بود او که فقط به دشمن اعتماد داشت نه مردم ، و مردم هم به او بی اعتماد بودند راهی برای جلب اعتماد مردم نداشت.... 🔹🔹🔹🔹 نفوذهای دشمن که در دولت او فراوان بودند طراحی جالبی کردند گفتند : « مردم ایمان ، جوری برای شما رفاه (=؟!) ایجاد کنیم که محتاج یارانه ذغال(=؟!) نباشید » منظورشان این بود : جوری برایتان ناامنی درست کنیم که به گرانی ذغال راضی شوید » خلاصه خودشان به واسطه سهل انگاری ها و نفوذیها از ماه ها قبل جوری فضا را برای أشرار و منافقین آماده کردند تا در این بزنگاه مردم را به مرگ (ناامنی و غارت ) بگیرند که به تب ( گرانی ذغال ) راضی شوند رهبر ایمان مجبور شد برای حفظ امنیت ازخود گذشتگی کند و گرانی ذغال را تأیید کند تا در این شرایط دولت ساقط و کشور ناامن نشود این رییس جمهور کذاب خیلی سریع توانست اعتراضات مردمی را ساکت کند... اما چندماه بیشتر طول نکشید که با بیداری مردم و هدایت های رهبر کشور ایمان ، این رییس جمهور و نفوذیهای دشمن سقوط کردند و توسط محکوم به یا زندان شدند و مردم در گام دوم کشورشان برای همیشه از شر آنها نجات پیدا کردند ✅✅✅✅ پ ن : نتایج داستان : ۱- دولت حسن فریدون و دستگاه های اطلاعاتی امنیتیش باید پاسخگوی غارتگری ها و ناامنی های أخیر باشند ،یعنی آنها واقعا عرضه جلوگیری ندارند؟!؟! ۲- یک نفر قبلا گفته بود دست به برادرم بزنید اعلام جنگ میکنم ۳- نباید گذاشت هرکسی بجای تسلیم دربرابر قانون و دادگاه بلوا درست کند ۴- نظیر این داستان در ایران هم بوده... از روز سقوط بنی صدر خائن در ایران ، بلافاصله منافقین تجهیز شده توسط بنی صدر ترورهای فراوانی انجام دادند تا او را برگردانند : ۳۱ خرداد عزل ۶ تیر ترور مقام معظم رهبری ۷ تیر ترور شهید بهشتی و ۷۲تن ۸ شهریور ترور رجایی و باهنر و ۱۶۰۰۰ ترور دیگر درچندسال 🔻🔻🔻🔻 دندان روی جگر بگذاریم برکنار کنیم به زودی انشاالله