هدایت شده از تاملی دیگر
📣 📣اعتراف معلمی کوچک 📣اعتراف فردی درخود فرو رفته، 📣اعتراف یک سرگرم حفظ لانه توهمی خود ساخته. عمریست عادت کردیم برای بقای خود در لونه خودساخته نامش را عقلانیت، آینده نگری، صبر انقلابی نهادیم، در حالیکه مدعی سربازی هستیم، اما در نقش رهبری بازی می کنیم. به تعبیر عزیزی؛ در حالیکه، در ظاهر سرگرم لفاظی ها انتقادی شده ایم، در پشت صحنه یا از هم زن می گیریم، یا به هم زن می دهیم، یا در خانه یکدیگر روضه می رویم، یا برای هم پیام عذرخواهی از اینکه نتوانستیم سرقرارمان برای اجراء برنامه گفتگوی علمی در موسسه کذائی حاضر شویم می فرستیم، یا نیروی همدیگر را بکار می گیریم و پست سازمانی می دهیم، از یکجا اگر عزلش کردیم، در جای دیگر پست بهتری می دهیم، یا برای یکدیگر کرسی تدریس برقرار می کنیم، یا برای یکدیگر پست استاد راهنمائی و مشاوره، تدارک می بینیم، ویا ویا ...... ام جهان آراها مظلومانه در آسمان شهید نشود. یا چمران ها در تنهائی در دهلوایه شهید شود در حالیکه از او بهتران در تهران داشتن انقلاب ( پستهای سازمانط و اموال بیت المال را برای خود) حفظ می کردند. یا آوینی ها دوربین بدست بجای ساختن فیلمهای سینمائی گیشه ساز در فکه شهید میشود، یا مطهری هابجای نوشتن رساله عملیه ی مرجعیّت، در به در، مشغول رفع شبهه جوانان در مواجهه مستقیم و بدون پرده پوشی با خصم بیرون و منافق درون جبهه خودی، مظلومانه در کوچه ها خونش بر زمین ریزد. یا همچون تهرانی مقدم و سلیمانی بجای گرفتن کرسی تدریس و بالا رفتن از پله های مربی گری به استاد یاری و از آنجا به دانشیاری و از آنجا به استاد تمامی، گمنامانه یکی مشغول ساختن موشک شد و آخرش در آزمایشگاه موشکی اش دور از چشم ساختارهای توهمی، به پودر تبدیل شد. یا سلیمانی در حالیکه چون پرستوی مهاجر کشور به کشور دنبال حفظ کیان شیعه بود آخرش در آسمان کربلا و نجف پودر شد و..... آری به تعبیر استاد تاریخ اسلام، استاد پیشوائی؛ چونکه امام زین العابدین و سیدالساجدین، سه بار از عمق جانش، از شدت ظلم در شام اموی، با سوز فرمود" الشّام، الشّام، الشّام "، ما نیز اندر حُزنش در شبهای محرم سه بار شام نوش جان می کنیم؟؟!! آری شاید این تقسیم کار در عالم آزار دهنده باشد تا آنجا خدا بفرماید اذا تلک قسمه ضیزی. اما همان خدا فرمود و مالهم فی الآخره من خلاق. و در دفاع از شهید فرمود ولاتحسبن الذین قُتِلوا امواتا بل احیاءُُعند ربّهم یُرزقون. خدایا از سرنوشت شوم خویش به شما پناه می برم. خاطی در خود فرورفته و به سلامت خویش بسنده کرده. به تو پناه می برد. خاطی ام، چونکه نظاره گر، رفتار دولتی هستم به نام شفافیت اقتصادی ، همه سرمایه ملی را به تاراج گذاشته، و همچون داستان خصوصی سازی معاونت موتوری ادارات در عصر المستغرق فی الیم دارد تکرار می شود. دوباره بنام مردم، ۴/۸ ملیارد از صندوق ذخیره ارزی، مجوز استفاده گرفته می شود، به کام واردکنندگان خانامان سوز تولیدات داخلی، تمام میشود. دوباره، به نام آزادی اطلاعات، در اینستگرام و ..... ناموس و اخلاق مردم به تاراج می رود، ودوباره و دوباره. اما ما یا برای حفظ خویشتن، یا در خوشبینانه ترین حالت، به توهم پیروزی در سال ۱۴۰۰، نظاره گر تاراج رفتن همه فرهنگ، اقتصاد و نیروی انسانی هستیم. و داریم بجای نقش سربازی، نقش رهبری را ایفاء می کنیم به تعبیر آن " تکرار می کنم " اعتراف معلمی کوچک، خاطی در خود فرورفته و به سلامت خویش بسنده کرده. غفاری فر