هدایت شده از روزنه
در سودای قرائت مدرن از فقه و اندیشه سیاسی اسلامی به مناسبت درگذشت مرحوم شیخ داوود 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۱ از ۲] 🔹جناب آقای شیخ داوود فیرحی زنجانی، دانش آموخته حوزه و همزمان دانش آموخته دانشگاه بود. او به عضویت هیئت علمی دانشگاه تهران و پژوهش در زمینه علوم سیاسی اشتغال داشت و از نظر سیاسی به گرایشات اصلاح‌طلبانه و اعتدالی شناخته می‌شد. 🔹آقای فیرحی در کنار به عنوان قوه عاقله جریان رسانه‌ای اعتدال، خاصه در نشریه قوچانی، نقش ایفا میکرد و همزمان در انجمن علوم سیاسی حوزه نیز سالها به طرح بحث مشغول بود. دلدادگی مرحوم فیرحی به پدر معنوی ، یعنی مرحوم هاشمی رفسنجانی شاخصه مهم زندگی سیاسی وی بود. او در یادداشتی اختصاصی و در تعابیری مبالغه‌آمیز، شخصیت هاشمی رفسنجانی را بی‌نظیر و جاذب اضداد دانسته و فعالیت‌های وی در اواخر عمر برای تأسیس یک شورا (موسوم به شورای عالی آزاداندیشی دینی) را «آواز قو» نامید و در پایان یادداشت؛ با تشبیه آن مرحوم به «قو» در رثای آن مرحوم، اینچنین به مغازله و مرثیه خوانی پرداخت: شنيدم كه چون قوي زيبا بميرد فريبنده زاد و فريبا بميرد...(مردم‌سالاری آنلاین/29بهمن1395) 🔹بخش اساسی از پروژه فکری فیرحی، ارائه بود. البته وی بدون در نظر گرفتن تفاوت بنیادین دین(به عنوان امر الهی) و دموکراسی(به عنوان مفهوم غیردینی و بشری) و بدون التفات به مفهوم متعالی ، پرونده خود را «برجسته‌سازی وجوه دموکراتیک نصوص دینی» می‌نامد: «نوشته‌های بعدی من از کتاب دو جلدی «فقه و سیاست» شروع می‌شود و بعد از آن کتاب «حکمرانی حزبی» است و پس از آن هم کاری است که راجع‌ به قانون است و هم‌اکنون درحال انجام آن هستم. در این کتاب‌ها کوشش می‌کنم تا وجوه دموکراتیکی که هم در دانش ما و هم به‌خصوص در نصوص دینی ماست را کنم.» 🔻قرائت فیرحی از عملکرد حضرات آیات عظام آخوند خراسانی و نائینی در ماجرای مشروطه را نیز نه از منظر فقهی و دینی، بلکه ناشی از همین نگاه التقاطی-دموکراتیک تفسیر می‌کند و می‌گوید: «من در مطالعات خودم به تدریج متوجه شدم که درست است که در اروپا هم تجدد [اول] در حوزه‌‌های دیگری مثل فلسفه و هنر و ادبیات رخ‌ داده و«تجدد سیاسی» کم‌وبیش محصول آن است، اما با مطالعات شخصی و با همکاری دوستان طلبه و دانشجو متوجه شدم که اصلا تجدد در اروپا و به‌خصوص در انگلستان– که می‌گویند مادر نظام سیاسی جدید است- اتفاقا از جان لاک و از «تجدد در تفسیر‌های دینی» شروع شده است. مطالعات من نشان داد که این بحث در ادبیات شیعی هم ممکن است و هم اتفاق افتاده است. بزرگانی مثل مرحوم آخوند خراسانی، مرحوم نائینی...[در این زمینه فعالیت کرده‌اند]. احساس کردم که در واقع نه‌تنها نسبت «دین» و «دولت دموکراتیک»، متناقض و ناممکن نیست بلکه متفکران ما عناصر آن را برجسته کرده‌اند.»(مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی/ 29آبان97) 🔹امتداد این نگاه، به سیاست‌ورزی سکولار یا تئوری پردازی التقاطی می‌انجامد. امری که جناب فیرحی از آن ابایی نداشت و به صراحت ریاست‌جمهوری، حتی در نظام اسلامی فعلی را نامید: «در کشور ما، رهبری و رئیس قوه قضائیه پست مذهبی است ولی ریاست جمهوری، مذهبی نیست یعنی است!»(شبکه اجتهاد/17دی1397) 🔹از جمله اظهارنظرهای عجیب و جنجالی اخیر مرحوم فیرحی، مربوط به جایگاه جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت دینی است که وی این نظام مقدس اسلامی را در کنار و رژیم غاصب قرار داده و به عنوان تنها حکومتهای دینی دنیا از آنها یاد کرده بود و البته همچنین در اظهارنظر عجیب دیگری، رندانه به قرین‌سازی جمهوری اسلامی و پرداخت. 🔹وی با تحریف حکومت اسلامی، رهبری الهی-سیاسی پیامبر را به یک ریاست دموکراتیک، لیبرال‌منشانه و عرفی تنزل داد و گفت: «پیامبر دولت را براساس توافق و قرارداد و جامعه مدنی شکل داده بود و دولت کوچک در کنار جامعه بزرگ را شکل می داد. اما بنی امیه جامعه را لاغر و حقوق مردم و آزادی انسانها را کاهش و دولت را فربه و مطلقه می کنند.»(7شهریور99-کانال شخصی آقای فیرحی) 🔹البته جناب فیرحی، طبق رویه نامبارک رایج در میان برخی محققان علوم سیاسی، با الفاظی توهین‌آمیز، ایرانیان را و خواند: «جامعه ما استبداد زده است و ربطی به نظام سیاسی هم ندارد. تک تک ما در خانه، یک شاه و یک مستبد و حاکم کوچک هستیم.»(مردم‌سالاری آنلاین/29بهمن) @rozaneebefarda ادامه👇