⭕️متن کامل بیانیه آیتالله رئیسی بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُمَ صَلِّ عَلی علی بن مُوسَی الِّرِضا المَرُتَضی بعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
مردم شریف ایران، خواهران و برادران عزیزم،
سلام علیکم
انقلاب شکوهمند اسلامی مردمی شما، چهل و سومین سال خود را میگذراند و همچنان شعارهای مبنایی ما که تحقق ارزشهای دینی، عدالتخواهی، استقلالطلبی و آزادیجویی بود، بعنوان اولویتهای ممتاز، در بلندای آرمان انقلاب میدرخشند. آرمانی که زنده، پویا، قابل دستیابی و امیدآفرین است. پیشرفت های مادی و معنوی " اصحاب ما می توانیم" خمینی کبیر و خامنه ای عزیز، کشور ما را از حضیض ذلت به قله عزت رسانید. کتاب زرین افتخارات زنان و مردان سرزمینم مملو از لحظات تلخ و شیرینی است که سرنوشت یکسانی را برای ما رقم زده است. آرزوی «ایران قوی و سربلند»، فصل مشترک این تاریخ پر فراز و نشیب است.
اگرچه مساعی صورت گرفته در دورههای متمادی، قابل تقدیر است، اما اینک در آستانه سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، ضعف مدیریت اجرایی، تقلیل توجه به آرمانهای مبنایی یا انحراف از آن، بخشینگری، گم کردن اولویتها، تن دادن به ساختار فرسوده، جهتگیریهای چندگانه و متعارض، بوروکراسی ناکارآمد و مزاحم، سیاستزدگی، چشمدوختن به بیرون و تحقیر توان داخلی سبب شد که انرژی متراکم و بیبدیل قوه اجرایی، نه تنها به صورت کامل و مؤثر استفاده نشود، بلکه خود، منشأ پیدایش مسائل پیچیده در کشور باشد. البته فشار سنگین و بیرحمانه بدخواهان و معاندان انقلاب اسلامی در طول این چهار دهه، حتماً بر وضع غیرقابل قبول کنونی مؤثر بودهاند ولی علت اصلی شکلگیری این وضع، به سوء تدبیرها، ناکارآمدیها و تضییع فرصتهای خدمتگزاری باز میگردد.
قرار نبود که از درد مردم بی خبر باشیم.
قرار نبود که مردم در فشارهای اقتصادی بی پناه بمانند.
قرار نبود که از آمدن به میان مردم واهمه داشته باشیم.
اینک ماییم و رنجها و امیدهای مشترکمان. رنجی از جنس زخمهای دردآور معیشتی و اقتصادی بر پیکره اعتماد عمومی، و امیدی متکی بر منابع سرشار انسانی و فکری و مادی که چشمانتظار مدیریتی توانمند و متکی به مردم برای رسیدن به ایرانی قوی برای همه است.
در طول چند ماه گذشته، گروهها و اقشار و اصناف مختلف، اینجانب را دعوت به نامزدی در انتخابات میکردند و البته برخی دلسوزان نیز با دلایل مختلف، خیرخواهانه، میخواستند در برابر این مطالبه مقاومت کنم. آنچه من را با این استدلال همراه میساخت، مسؤولیت سنگین قوه قضائیه و برنامههای تحولی بود که به پشتوانه تجربه و آشنایی به مسائل و چالشهای دستگاه قضایی و به یاری طیف وسیعی از نخبگان، و همراهی و امیدآفرینی قاطبه مردم، با جدیت دنبال میکردم و بحمدلله ارکان استقرار مسیر تحول فراهم گردیده بود؛ اما لطف مردم به این خدمتگزار کوچک تا سر حد مطالبهای فراگیر و عمومی گسترش یافت. اگر این خواست عمومی نبود، برای ادامه مسیر تحول در قوه قضائیه، آسودهخاطر بودم. اما مقاومت بیشتر در برابر این موج گسترده، بیش از هرچیز، بیاعتنایی به اراده مردم بزرگوار سرزمینم، و گمان راحتطلبی در میدان نبرد با رنجهای مشترکمان را ایجاد می نمود. انبوه بدهی های دولتی، رشد سرسام آور نقدینگی، نظام بانکی غیر مولد، تورم کمرشکن، به هم ریختگی بازار مسکن و خودرو، مشکلات کارگران قراردادی و شرکتی، کارخانه ها و کارگاه های تعطیل شده، بیکاری جوانان تحصیل کرده، تبعیض آزاردهنده در حقوق و دستمزد و هزاران زخم مزمن دیگر، تنها گوشه ای از این دردهای مردم است.
تجربه طولانی اینجانب در سطوح مختلف مدیریتی، به روشنی بر من ثابت کرده است که اگر فساد و مبارزه با آن در کانونهای اصلی خود مهار نشود و به علاج یک قوه قاهره بیرونی گره بخورد، جریان آن در شکلهای مختلف ادامه مییابد و بلکه روز به روز گسترده تر می شود. بر این مبنا، حضور خود در عرصه انتخابات را مجاهدتی بنیادین برای مبارزه کانونی با فساد میدانم که ان شاء الله با هزینههای بسیار کمتر، ریشهها و بسترهای فسادزا را بخشکاند.