💠مشکل معرفتشناسی مهدی نصیری
مشکل نظری و پایهای آقای مهدی نصیری در کتاب عصر حیرت او محوریت پیدا کرده است. او با رویکرد شبه اخباری دیدگاه خود را طراحی کرده است و بعد به «قطعبسندگی در معرفت دینی» رسیده است.
این مبنای شبه علمی او مقتضی هجمهی او به فقه و رویکرد فقها با شمشیر «ظنستیزی مطلق» اوست. او عمدهی فتوای فقها را متکی بر ظن دانسته و بر پرهیز از چنین فقهی تأکید کرده است. نهایتاً این نتیجه را میگیرد که شورایی از فقها تشکیل شود و فتوایی را برگزینند که کارآمدی بیشتر (البته و طبعاً با ملاکهای ظنی) داشته باشند.
این مبنای شبه علمی او که از قطعگرایی و قطعبسندگی اخباری و با الهام ناقص از مکتب تفکیک آغاز شده، او را به دام مدرنیته و پست مدرنیتهای انداخته است که همواره از آن فراری بود و با آن ستیز داشت.
در مجموع، رویکرد او در تمام مباحث سیاسی و دینیاش، از این نکته آغاز شده است. لذا عمدهی فتاوا و دیدگاههای فقهی را از این خاستگاه است که کنار میگذارد.
طبعاً باید نقد جدی این رویکرد و مبنای معرفتی را که در تصریحات دکتر سروش نیز (در کتاب سیاستنامهاش) و امثال اینان یافت، جدی گرفت.
❄️ذبیح الله نعیمیان
.💠اسرار پیدا
کانال جریانشناسی و تاریخ معاصر:
💠
@asrar_p