ست که بدانیم دریافتی و حقوق افراد چقدر است. در نسبت بین حقوق و ارزش پول ملی است که قدرت خرید معنا پیدا میکند. این ادعا که قدرت خرید ما از همهی کشورهای دنیا بدتر است، همانقدر مضحک است که بگوییم دریافتی یک معلم در ایران از دریافتی معلمها در همهجای دنیا بیشتر است!
این مقایسه درست نیست که یک معلم در ایران مثلاً سالانه 90 میلیون تومان درآمد دارد ولی یک معلم در آمریکا 50 هزار دلار؛ یعنی نکته ی اصلی این نیست که 90 میلیون از 50 هزار خیلی بزرگتر است. باید ببینیم آن 90 میلیون با توجه به قیمتها در ایران چقدر قدرت خرید ایجاد میکند و آن 50 هزار دلار در آمریکا چقدر.