⭕️ توسل مرحوم حاج سید یحیی یزدی به حضرت زهرا (س) برای نجات از مرگ حتمی ♦️ از مرحوم پدرم بدون واسطه، و از مرحوم آیت اللّه حائری با واسطه شنیدم: 🔰 مرحوم حاج سید یحیی یزدی- که در منبر ید طولایی داشته‌اند- نقل می‌کند که مرحوم حاج شیخ محمد رضا کرمانی- از علمای طراز اول کرمان- حاج سید یحیی را برای دفع شبهات شیخیه (یا بابیّه) به کرمان دعوت می‌کند. مرحوم حاج سید یحیی در مدت چند شب آن چنان آن فرقه را دچار ضربه علمی و خطابی می‌کند که آنان توطئه قتل ایشان را طراحی می‌نمایند. به همین منظور ایشان را به یکی از باغ‌های اطراف شهر دعوت می‌کنند. ایشان در معیّت یک نفر از منافق صفتان به آن باغ رفته، بعد از ورود به سالن پذیرایی، افرادی را مشاهده می‌کند که از وضع قیافه آنان، به آن توطئه پی می‌برد. لباسش را درآورده به بهانه تجدید وضو از سالن خارج می‌شود. وقتی به میان باغ می‌آید، متوجه می‌شود که درب باغ را قفل کرده‌اند و در ورطه‌ای گرفتار است که غیر از خداوند کسی قادر به نجات او نیست. ❇️ او به حضرت زهرا علیها السّلام متوسّل می‌شود و نجات خود را می‌خواهد و خود را مشغول شستن سر و صورت می‌کند و کارش را طول می‌دهد. نیم ساعتی تقریبا فاصله می‌شود که فریاد و غوغا به گوشش می‌رسد. آنگاه جمع زیادی باغ را محاصره کرده در را شکسته وارد می‌شوند و مرحوم سید را نجات می‌دهند. این جمعیت در معیّت همان عالم کرمانی بوده‌اند، از ایشان سئوال می‌شود: 🔹 از کجا متوجه قضایا شدی؟ ▫️ می‌گوید: 🔸 عادتم این است که نزدیک ظهر مقداری می‌خوابم. امروز در خواب بودم که حضرت زهرا علیها السّلام به خوابم آمد و فرمود: 🔶 «تو می‌خوابی و حاج سید یحیی را در فلان باغ می‌خواهند بکشند؟! زود مردم را ببر و او را نجات بده». 🔸 از خواب پریدم و به دستور آن حضرت علیها السّلام عمل کردم و مردم را به سرعت به باغ رساندم. ⬅️ کتاب آیینه اسرار، صفحه: ۹۴ (س) •⊰❁⊱• ╔══◖══••══◗══╗ ┃@hozour_ta_zohour ┃ ╚══◖══••══◗══╝