از سال گذشته (1402) دغدغۀ مستندسازی در من تقویت شد. البته دغدغه‌ام صِرف تولید مستند نبود بلکه دیدن سوژه‌های مختلف، ژانرهای مختلف، برداشت‌های مفهومی از اثر، زاویه‌دید کارگردان و نحوۀ پرداخت سوژه، نگاه منتقدان به آثار مستند و ... برایم اهمیت داشت. دوست داشتم بین مستندسازان و بچه‌های علاقه‌مند به مستند شبکه‌سازی کنم و از تجربیات حرفه‌ای‌ها بیشتر بیاموزم. مهم‌تر از همه، ترویج نگاه مستند در بین مردم را وظیفۀ تبیینی خود می‌دانستم. راستش را بخواهید در دهۀ اخیر، فرهنگ عمومی ما بیشتر از شبکه‌های اجتماعی متأثر است و شبکه‌های اجتماعی هم مجال فکرکردن را از افراد می‌گیرد و با بمباران ذهنی مخاطبان، جهت‌گیری و سوگیری‌های عجیبی ایجاد می‌کند. خرداد 1403 در نشستی دوستانه با دو تن از دوستان عزیز، دغدغه‌ام را طرح کردم و گفتم: بیایید یک دورهمی خودمانی راه بیندازیم و مستندهای مختلف را اکران و دربارۀ آن‌ها گفت‌وگو کنیم. همگی بر ضرورت آن تأکید کردیم اما برنامه‌ریزی مشخصی صورت نگرفت. با روح‌الله توکلی هم مسئله را طرح کردم. او هم بر «پایه‌بودنش» تأکید کرد. با هم عهد کردیم حتی اگر هیچ مخاطبی نیامد، خودمان دونفری جلسه را برگزار می‌کنیم. برای جذب حمایت مالی، پروپوزال نوشتیم و دادیم به فلان مدیر در فلان سازمان و او هم چند وقتی امروز و فردا کرد و درنهایت گفت: «نه» (خب مرد حسابی این «نه» را همان اول بگو). البته در میانۀ برگزاری فصل اول هم جلسه‌ای با یکی از مدیران ارشد شهرداری برگزار کردیم اما دلایلی مطرح کرد و امکان حمایت را منتفی دانست. ادامه 🔽 🔆 @hrteimouri_ir