در هر دل و جان شور و تولای حسین است سرمست ز سرچشمه مینای حسین است جز مهر تولای رخش هیچ نجویم عمریست دلم عاشق شیدای حسین است از دام غمش نیست به کس راه رهایی عشاق همه محو تماشای حسین است خورشید و مه و انجم و این عالم گردون روشن ز رخ ماه دل آرای حسین آن سایه طوبی و بهشتی که شنیدیم یک شمه ز وصف قد وبالای حسین هان روز جزا در دل ما هیچ غمی نیست فردوس برین سایه سیمای حسین است بر هشت در جنت الاعلا صف محشر عالم همه محتاج به امضای حسین است از فتنه گوساله پرستان نهراسیم چون مهر هدی در ید بیضای حسین است ان نقطه بائی که جهانی شده محوش خال لب عطشان و دل آرای حسین است هر کس که به سر شور و غم کرب بلا داشت مجنون بیابانی صحرای حسین است با نور رخش ذره صفت دل شده خورشید مدهوشم و دل محو تجلای حسین است @hushmand