ادرکنا یا باب الحوائج ای عشق تان صفای دل عاشقانه ام شور و امید در همه شعر و ترانه ام هستم گدای بارگه دلگشایتان در خوان بیکران شما موریانه ام در کاظمین مرغ دلم لانه کرده است از لطفتان همیشه رسد اب و دانه ام از کودکی به عشق شما دل سپرده ام عمریست سر سپرده این آستانه ام ما را گدایی در تو پادشاهی است در این مقام تا به ابد جاودانه ام امشب دلم دوباره شده بیقرارتان ای در تمام عمر قرار و بهانه ام تا ابر جود و لطف شما سایه افکند من بی نیاز مردم دور و زمانه ام