🔻چند نکته در مورد استقبال حماس از سقوط اسد فرهاد متوسلیان شاید بسیاری فراموش کرده باشند که تا ۱۲ سال پیش، دفتر اصلی حماس، در سوریه مستقر بود، اما با آغاز درگیریها در سوریه، حماس در همراهی با مخالفان بشار اسد، دفتر خود را از سوریه به مصر محمد مرسی و بعد از سقوط مرسی به قطر منتقل کرد. با این حال پیام تبریک حماس به مردم سوریه، پس از سقوط اسد، برخی اذهان را در ایران غافلگیر کرد. چرا که به نظرشان می‌آمد در شرایط بعد از طوفان الاقصی و هزینه ای که متحدان سوریه در محور مقاومت در حمایت از حماس داده بودند، تکرار آن موضع توسط حماس، امری بعید است.  در ادامه، به برخی نکات اشاره می‌شود که وقوف به آنها می‌توانست از شدت این غافلگیری بکاهد: 1- خوشمان بیاید یا خوشمان نیاید، شواهد و قرائن و واقعیتهای میدانی متعددی نشان می‌دهند نارضایتی از حکومت اسد در مردم سوریه بسیار جدی بوده است و اکثر یا لااقل بخش قابل توجهی از سوری‌ها در حال حاضر از سقوط او خوشحالند. اينکه بعدا پشیمان خواهند شد یا اینکه این خوشحالی را درست می‌دانیم یا نه، تغییری در این واقعیت نمی‌دهد که در حال حاضر، این مردم خوشحالند و بعضا بسیار خوشحالند. 2- حماس، حرکتی منشعب از جنبش اخوان المسلمین است. شاید بتوان گفت سابقه این جنبش نشان می‌دهد، دوگانه اسلامگرایی-سکولاریسم، برای این جنبش، دوگانه بسیار مهمی است، آن چنانکه دوگانه مقاومت-صهیونیسم نیز به سختی آن را برایش قابل اغماض می‌کند؛ واقعیتی که در نحوه تعامل اخوان المسلمین با جمال عبدالناصر نیز خود را نشان داد. از سوی دیگر حکومت بشار اسد و پدرش، یک حکومت سکولار بود. به یاد بیاوریم در سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۰، کشور سوریه شاهد جنگ داخلی خونینی بین حکومت حافظ اسد با اخوان المسلمین سوریه بود. با اینهمه جالب اینجا است که در مقاطع مختلفی، حماس از سوی گروه‌های جهادی تکفیری-سلفی از جمله برخی حاضران در صحنه فعلی سوریه، مذمت یا تکفیر شده که دچار علمانیت (سکولاریسم) است. چرا که به شریعت و اسلام اولویت نمی‌دهد و در مبارزه با اسرائیل به دیگران دست دوستی می‌دهد. 3- صرفنظر از دو نکته قبل، می‌توان گفت حماس از نظر همراهی با ایران در مبارزه با اسرائیل، سازمانی یک دست نبوده و نیست و نمی‌توان با موضعگیری نماینده یک طیف آن، تمام دیروز و امروز آن را یک کاسه کرد. در این سازمان، از نظر نزدیک دیدن و یا ترجیح دادن ایران به دیگر قدرتهای منطقه‌ای، یحیی سنوار در يک سر طیف و خالد مشعل در سر دیگر قرار داشتند و شاید بتوان گفت اسماعیل هنیه هم در میانه بود. از چهره‌های شاخص حماس، آنها که دوستی بیشتری با ایران داشتند، در حال حاضر دیگر نيستند و مواضع حاضران فعلی را نمی توان به همه غائبان، تعمیم و نسبت داد. 4- در میان گروه‌های مبارز و مسلح فلسطینی، گرمترین رابطه دوستی و قرابت فکری با ایران را جهاد اسلامی دارد. (از آنجا که کلمه حماس، مخفف عبارت «حرکت مقاومت اسلامی» است، ممکن است برخی «حرکت مقاومت اسلامی» و «جهاد اسلامی» را یک سازمان تلقی کنند، گرچه این دو گروه، گروه‌های متفاوتی هستند) این گروه را از این لحاظ، می‌توان معادل فلسطینی حزب الله لبنان قلمداد کرد. اما نکته جالب اینجا است که حتی جهاد اسلامی هم تغییرات جدید در سوریه را به مردم این کشور تبریک گفت. 5- حماس و جهاد اسلامی، حتی اگر وضع جدید سوریه را تهدیدی برای خود ببینند، می‌توان تصور کرد خود را در این موضع می‌بینند که نباید امید به تبدیل این تهديد به فرصت را نابود کنند و به دست خود بهانه‌ای برای نابودی منافعشان به حکام جدید سوریه بدهند. 6- هم بیانیه تبریک حماس و هم بیانیه تبریک جهاد اسلامی، مفادی دارند که نشان می‌دهد آنها در عین تبریک گفتن، به خطراتی که سوریه جدید را تهدید می‌کند واقف هستند اما به دلیل هیجانی بودن دوره‌ای که سوریه می‌گذراند، امکان اینکه آن نگرانی‌ها را در پیامشان برجسته کنند برایشان وجود نداشته اما در لفافه همان پیام تبریک، به ظرافت، آنها را بیان کرده اند: - اینکه سوریه، در خط مبارزه با اسرائیل بود و امیدواریم بیش از پیش در این خط بماند. - تاکید بر حفظ یکپارچگی ملی سوریه (به عبارت دیگر، ابراز نگرانی از تجزیه سوریه در شرایط جدید) - تاکید بر تمامیت ارضی سوریه (نگرانی از اشغال سوریه) شاید با نگاه ایران مدارانه، حرکت خوشایند یا ایده آلی صورت نگرفته، اما با توجه به نکاتی که گفته شد، حرکت قابل درکی است. 🆔 @iau_arak_nahad 💻 https://iau-arak.nahad.ir