🔶
غزه را آتش برد، سازمان ملل را خواب!
✍️ صابر شمس الدین
با صدای مادرم برای سحر بیدار شدم. با چشمان خواب آلود طبق عادت همیشگی اول گوشی را برداشتم چک کنم. تورقی در صفحات مجازی زدم، وارد یکی از لیست های خبریم شدم، با ویدئوی یک سرباز اسرائیلی که گروهی از زنان، مردان و کودکان بی گناه فلسطینیِ سوار بر گاری را در شمال غزه مورد هدف قرار داده اند مواجه شدم که در کمال وقاحت با تمسخر از کشته شدن اسب ابراز نگرانی می کنند.
صحنه هایی خالی از انسانیت... شاید ارزش یک حیوان در نگاهشان بیشتر از انسان هاست.
با ذهنی آشفته و پر از نگاه معصومانه کودکان غزه، پای سفره سحری نشستم اما حقیقتا اشتهایم کور شده بود، به این فکر میکردم که این روزها، مردم غزه روزه بدون سحری میگیرند و خبری از وعده افطار نیست. خیلیها نیز روزه خود را با خوردن گلوله یا ترکشی باز میکنند.
کسی میتواند بگوید تقصیر یک کودک چیست که نباید طعم زندگی بچشد؟ یا چرا یک کودک باید شاهد تکه تکه شدن اعضای خانواده یا هم سن و سالانش باشد؟ اصلا چرا یک کودک از غذای مغذی و تازه که یکی از حقوق اولیه بشر است باید محروم باشد؟
من نمیدانم آیا کسی این سخن را باور میکند که این کودکان، عضوی از حماساند؟ چطور میشود یک کودک بیگناه که حتی توانایی حمل یک تفنگ اسباب بازی را هم ندارد، عضو یک گروه شبه نظامی باشد؟
راستی سازمان ملل کجای جنگ غزة است؟ علت شکلگیریاش چیست؟ اصلا وظیفه آن چیست؟
اخبار سازمان ملل:
- از هر سه کودک کمتر از دو سال در شمال غزه، یک کودک دچار سوء تغذیه است.
- در مورد گرسنگی مفرط کودکان غزه هشدار میدهیم.
- تا ماه مه در غزه قحطی رخ خواهد داد.
- هیچ نوزادی در غزه با قد و وزن طبیعی دیگر متولد نمیشود.
اخبار را بالا و پایین کردم، جز گزارش، هشدار، آمار و ابراز نگرانی چیزی نیافتم. از این حجم عملکرد سازمان ملل با لبخندی تلخ شرمنده شدم.
یکی به سازمان ملل بگوید؛ آخر مگر تو سازمان آمار جهانی هستی؟ ما هم چه توقعاتی داریم! همین سازمان ملل بود که حمله آمریکا به افغانستان و عراق را مشروعیت داد، استفاده از سلاحهای شیمیایی و بمباران شهرها در سوریه را مجاز دانست، در برابر گرسنگی کودکان یمن سکوت کرد. اکنون نیز قرار نیست چیزی عوض شود حتی پس از شش ماه قتل عام و زخمی شدن 110هزار نفر در غزه و ویرانی هزاران خانه و مسجد و... .
اینجا باید آن ضرب المثل قدیمی را اینگونه بگوییم؛ غزه را آتش برد، سازمان ملل را خواب!
حقیقتا ما هم آن آدمهای قدیمی نیستیم. به لطف همین سازمان ملل در استفاده از بطریهای پلاستیکی برای حفاظت از محیط زیست خجالت میکشیم. دیدن کیسههای پلاستیکی در آب که لاک پشتها را به خطر میاندازد و تخم آنها را از بین میبرد آزارمان میدهد، درست است همه اینها زیباست و کلاس دارد! ولی فقط تا زمانی که چشممان را روی کیسههای پلاستیکی حامل گوشت تن کودکان غزه نبندیم، چشممان را روی ترکشهای فرورفته در بدن نحیفشان که کف بیمارستان الشفاء بیپناه دراز کشیدهاند و به آرامی میمیرند نبندیم.
در همین حین، کاربری زیر عکسی از کودکان غزه در حال خوردن علف نوشته است؛ فلسطینیها باید قدردان باشند که به جای هیچ غذایی، علف و غذای تاریخ مصرف گذشته برای خوردن دارند..
درد را حس میکنید؟ دل شکستگی را چه؟ چطور یک قلب میتواند تحمل کند؟
نوشتن اینها هم برای من سخت است، عادی نیست، عادت ندارم.
احساس کودکان غزه بعد از شش ماه کشتار و بوی خون، هر روز... هر ساعت... هر دقیقه... هر ثانیه از دست دادن یک عزیز غیرقابل تصور است. نمیدانم چگونه قلبشان قدرت پردازش این فقدانها را دارد؟!
جهان دیگر با تمام نهادهای حقوق بشری که به ظاهر به آنها اعتقاد دارد نفرت انگیز شده، نمادش را میتوانید در همین بندر جدید آمریکایی _اروپایی _اماراتی در غزه ببینید، همانجا که عدهای انسان زیر آوار گیر افتادهاند و تلاش آنها برای سرقت از خانههایی که جز ویرانه از آنها باقی نمانده، متمرکز شده است!
دیگر نمیتوان ادعای بالاترین سطح اخلاقی را برای این بشر و سازمان ملل داشت، در مسئلهای که تا این حد جهان را به دو قطبی انسانیت و ضد انسانیت تبدیل کرده است.
طاقتم سر آمده، قلب و مغزم آکنده از اندوه است، من سیرم، دیگر انتظار رسیدن افطار را ندارم!
🔻 همراه ما باشید:
تلگرام |
ایتا |
بله |
توییتر
#هسته_مرکزی_بینالملل_بسیج_دانشجویی
@iccbso