دهم تبریک عید به سادات دلها چه زیبا کنار هم جمع شده بودند هرکسی قلم مو و دو سه تا قوطی رنگ‌کوچک را برمی داشت و به سمت گوشه ای از گلزار شهدا می رفت. با دوستانی که از او جلو افتاده بودند خلوتی می کرد و آرام آرام با سمباده و دستمال گرد و خاک را از روی سنگ قبر رفیقش پاک می کرد. نام شهدای سید را با رنگ سبز و دیگران را با رنگ سرخ زنده می کرد. بعضی ها هم خانوادگی در کنار شهیدی محفلی به راه انداخته بودند. نوای ملایم روضه و نور مهتاب فضا را خیلی معنوی کرده بود. چند نفری هم این عاشقان را به دمنوشی مهمان می کردند. شمع های کنار قبور فضا را خیلی معنوی و رمانتیک کرده بود... چه شبی بود آن شب. ایتا http://eitaa.com/joinchat/131596372Cc4d0e0e605 اینستاگرام https://www.instagram.com/invites/contact/?i=1uzpossq8ee57&utm_content=mah8blm‎‏