رویای علم اجتماعی، مردمی سازی به سبک هگلی ✍ عجیب بوی هگل و مارکس می دهد این صحبت ها، حلقه مشاورین دکتر قالیباف چرا باید مردمی سازی را نوعی خودآگاهی تاریخی هگلی تفسیر کنند و نهاد علم را مبتنی بر قرائت هگلی، مارکسی و مانهایمی تقریر کنند جامعه شناسی معرفتی به عنوان تئوری مشروط سازی اندیشه به شرایط اجتماعی وجودی آن در دیدگاه هگل مطرح و توسط مارکس، مانهایم و مارکس وبر رشد یافت. حال اگر این فرض پذیرفته شود که همه اندیشه ها با شرایط وجودشان تعیین می شوند، از اینرو همه حقایق نسبی اند مارکس تأکیدات نخستین خود را برنقش عاملهای طبقاتی و اقتصادی در تعیین افکار قرار داد و مانهایم نیز تصور مذکور را گسترش داد تا سایر گروه بندیها نظیر نسل ها، گروههای منزلت و گروههای شغلی را شامل شود. ولی ماکس شِلر حتی از این مرحله هم فراتر رفت تا رشته عامل های که در فرمهای اندیشه موثّرند، را وسیع تر سازد در جامعه شناسی معرفت، روابط متقابل بین سیستم های جزئی فکر و سیستم های تشکیلات اجتماعی مشخص می گردد. به قول مارکس: این آگاهی بشر نیست که هستی او را معین می کند، بلکه متقابلاً این هستی اجتماعی اوست که آگاهی وی را مشخص می سازد 1913,pp.11-12 تقریر کارآمدی در مدیریت نیز می تواند فراتر از این سه گانه نظم بروکراتیک ماکس وبری تنظیم شود. ___ مرکز مطالعات سیاستگذاری علوم انسانی () @ihispsir @projectsystem 🌐ihisps.ir