بسمه‌تعالی معرفت دینی و علمی در نگاه علامه جعفری بخش یکم: تعریف نادرست علم و عقل و دین، ریشهٔ مشکلات غرب برش‌هایی از متن: تعریفی از علم نیمۀ دوم قرن نوزدهم مطرح شد و بیش از یکصد سال استقراری قوی و بی‌‌منازع داشت: «علم عبارت است از دانش تجربی و آزمون‌پذیر.» البته بعد از آن به‌تدریج در معرض مجموعه‌پرسش‌هایی قرار گرفت. این مجموعه‌پرسش‌ها حوزه‌ای از دانش نظری را تحت عنوان فلسفۀ علم به وجود آورد. مبنای معرفت‌شناختی که علم را به دانش تجربی و آزمون‌پذیر تعریف می‌کند، حس‌گرایی است. یعنی حس را صحنه و عرصۀ مواجهه با واقعیت می‌داند و به موازات این دیدگاه یا بخش دیگری که این رویکرد بر آن مبتنی است، به‌نوعی بی‌توجهی به عقل است. ممکن است عقل ابزار معرفت باشد، اما معرفت عینی نمی‌دهد. رویکردی که یا عقل را انکار می‌کند یا برای عقل و معرفت عقلی، اگر شأنی هم قائل باشد، این را ناظر به حقایق علمی می‌داند؛ یعنی محصول عقل را ذهنی می‌داند، نه حاکی از جهان واقع. اگوست کنت می‌گفت شناخت علمی، تجربی است و قائل به دو نوع شناخت دیگر بود. یکی شناخت عقلی که آن را ذهنی و دارای نظم می‌دانست. همچنین معتقد بود نوع دیگری از معرفت هم داریم که مانند شناخت علمی مسیر درستی برای تبیین و معرفت به حقایق عینی ندارد و مانند شناخت عقلی هم نیست که از یک نظم ذهنی برخوردار باشد. او این نوع شناخت را که مقدم بر شناخت عقلی می‌دانست، شناخت و معرفت دینی تلقی می‌کرد. شناختی که جنبۀ تخیلی دارد و نوعی حاصل معرفت تمثیلی است و حاصل تشبیه عالم با انسان است. علامه به این دیدگاه کنت در مورد مراتب سه‌گانه معرفت که دینی و عقلی و تجربی است، اشاره می‌کند. ایشان در جایی بیان کرده بود که مشکلات جهان غرب ناشی از تعاریفی است که از علم و عقل و دین دارند. وقتی معرفت دینی را معرفتی بدانیم که مربوط به مقطع کودکی اندیشه بشری است و فقط از روش تشبیهی استفاده می‌کند، چنین معرفتی فاقد اعتبار است و ارزش آن این است که ذهن را آماده می‌کند تا وارد معرفت فلسفی شود و آن نیز ذهن را برای معرفت علمی آماده می‌کند. طبیعی است در چنین فرهنگی زندگی متدینانه بین دینداران آسیب می‌بیند. ۲۵آبان۱۳۹۹ متن کامل: https://iqna.ir/00GVmI @hparsania