💢 گفتوگویی درباره وقایع اخیر
🔸 فقه آن وضعیت مطلوب زندگی و زیست را بیان میکند؛ اما علوم و معرفتهای کاربردی و دانشهای تجربی چگونگی برنامهریزی و رسیدن به آن قلمرو را ذکر میکنند
🔸 وقتی که فقاهت، وضعیت مطلوب و آرمانی را برای امت اسلامی در نظر میگیرد، کار اجتماعی و جمعی را یک فرد نمیتواند انجام دهد. کار جمعی را باید عموم مردم انجام دهند و فرهنگ باید کشش آن را داشته باشد. اگر این کشش وجود نداشت و انجام نشد، به زور نمیشود دیگران را وادار کرد.
🔸 تعبیر قرآن کریم لا اکراه فی الدین است؛ یعنی دین به زور اجرایی نمیشود. خداوند وقتی با حضرت موسی سخن میگوید، موسی میگوید: من خودم و برادرم را میتوانم عملاً به اجرای احکام الهی دعوت کنم و دیگران را نمیتوانم. این، امر تکوینی مسائل اجرایی و مدیریت مربوط به خود را به دنبال دارد. اگر در جامعه میبینید که برخی موارد قانون، مردم را الزام میکند، آن محدودهی الزام را ظرفیت فرهنگی جامعه میپذیرد؛ یعنی وقتی که ظرفیتی وجود نداشت، گاهی الزام هم نمیتوانید کنید.
🔸 ما بین فقه و قانون فاصلهای داریم. قانون عمدتاً تدبیر و مدیریت اجرای آن مطلوبهایی است که دین میخواهد؛ اما این تدبیر و مدیریت مطلوبها توسط خود فقه انجام نمیشود؛ بلکه توسط دانشهایی است که شرایط اجرا را نشان میدهد و معرفی میکند.
🔸 برنامهریزی متناسب برای عبور از وضعیت موجود به سوی وضعیت مطلوب لازم است که این برنامهریزی از مجرای همراهی باور و عمل و همگامی مجموعهی جامعه در سطوح مختلف میتواند شکل بگیرد و بهوجود بیاید.
👈
ادامه متن را اینجا مطالعه کنید
🆔
@hparsania