جهان فکری امام خمینی (ره) در اين جلسه قرار است راجع به ابعاد عرفانی و جايگاه اين هويت در كنش و عمل و انقلاب كه حضرت امام (رَه)انجام دادند صحبت كنيم. امام (رَه) قبل از اين كه يك استاد حوزه باشند يك استاد تراز اول فلسفه بودند. امام (رَه) در اين موضوع شاخص بودند كه أفراد جوان را براي فراگيري درس فقه دور خود جمع ميكردند. پس ابتدا حوزه فعاليت ايشان تدريس بود و بعد مرجعيت و بعد هم انقلاب اسلامی. ما مدرسينی داشتيم كه در حوزه فقه فعاليت داشتند اما در حوزه فلسفه خير و بالعكس. امام (رَه) فردی است كه انقلابی را شكل داد كه در طول تاريخ چنین انقلابی با چنين انسجامی رخ نداده بود. همكاری‌ای كه مردم و امت اسلام با امام (رَه) داشتند از صدر اسلام تا كنون بی‌سابقه بوده است. حضرت امام (رَه) توانست كاری را در تاريخ تشيع رقم بزند كه نمونه آن وجود نداشته. آمادگی‌ای كه امام برای انقلاب در سطح جامعه به وجود آورده بود حتی در زمان مشروطه نيز اتفاق نيفتاد. امام با استفاده از ظرفيت مرجعيت توانست حركت بزرگی در حوزه‌های مختلف اجتماعی و...ايجاد كند. فقه به تنهايی واقعيت اجتماعی ايران و فرهنگ ايران نمی تواند شكل دهد. ما نمي‌توانيم از قلمرو فلسفه و فرهنگ و زيست اسلامی عقبه‌های استدلالي را برداريم و فقط فقه را مورد توجه قرار دهيم. همين امروز اگر جمهوری اسلامی آن مجاری اسلامی خود را به غرب تغيير دهد يعنی به جاي ابن سينا، كانت باشد با غلبه مبانی غرب چيزي به نام فقه باقی می‌ماند؟خير! عوض مي‌شود. ميراث معرفتی جهان اسلام را امام زمانی احيا كرد كه حوزه هاي علميه ها داشتند افول مي‌كردند. شخصيت فلسفي امام جدای از شخصت سلوكی ايشان نيست. امام شخصيت همه جانبه‌ای است كه تمام ابعاد را در خود دارد. شخصيت فلسفی امام به گذشته فلسفه و تاريخ شيعه برمي‌گردد، او يك شخص نيست كه فرهنگ با او كاری نداشته باشد، ياران و همراهانی دارد. در آينده اين حركت در صورتی ادامه پيدا ميكند كه اين جامعيت ادامه داشته باشد. انقلاب بايد هويت خود را تحكيم ببخشد و هويت‌های ديگر را بشناسد تا بتواند پيام خود را به جهان نشان دهد. حمید پارسانیا در نشست جهان فکری امام خمینی (ره) ۱۱ بهمن ۱۴۰۱ @ammar_ensani @hparsania