3⃣ در آرزوی یک جنبش نوظهورم| بخش سوم گفتگو با استاد عماد افروغ ▫️ محفل دانشگاه و دانشگاهیان آداب و سلوکی دارد. نگاه نکنید که اول چیزهای ناپسند و نامطلوبی در آن وجود دارد. بالاخره دانشجو برچسب دانشجویی بر پیشانی دارد. اهل فکر و روشنگری است. اما آن چیزی که ما در دانشگاه‌ها دیده‌ایم جنبش نیست. جنبش، رهبری و سازماندهی می‌خواهد؛ بیانیه و عقبه هویتی و تاریخی می‌خواهد؛ حمایت مردمی می‌خواهد. ▫️ من چنین خصوصیاتی را در این‌ها نمی‌بینم. مثلا می‌بینم فقط شعارهای سلبی کلی می‌دهند. مرگ بر [؟] سر می‌دهند. از بالا تا پایین را می‌گویند. کل تاریخ را هم می گویند. یعنی مرگ بر روحانیت، مرگ بر اسلام، مرگ بر جمهوری اسلامی، مرگ بر انقلاب اسلامی. او نمی‌فهمد که چه می‌خواهد جایگزین کند. هیچ طرح جایگزینی هم نمی‌گذارد. ▫️ من از یکی از این دوستان پرسیدم که این‌ها چه می‌خواهند؟ گفت «حالا این بره بعد یک فکری می‌کنیم». این یعنی تجزیه‌طلبی. اصلا هیچ اپوزوسیون مستقلی، صراحتا بحث براندازی و تجزیه‌طلبی در تاریخ ما نداشته است مگر اپوزیسیونی که وابسته به بیگانه باشد. ▫️ حتی رژیم پهلوی هم به مخالفان خود می‌گفت که این‌ها تجزیه‌طلب هستند و می‌خواهند کشور تجزیه شود. اینقدر تابو دارد و اینقدر منع بر روی تجزیه‌طلبی و بعضا براندازی منتج به تجزیه طلبی است. این چیزی که حالا می بینیم ملغمه است. چندان هم نگران آن نیستم مگر اینکه در بستر جنبش اجتماعی بیفتد. ▫️ این اعتراضات هم‌اکنون روی غلطک جنبش نیست. چیز آشفته‌ای است که البته ریشه دارد. علاوه بر آن ریشه طردشدگی اقتصادی و سیاسی و فرهنگی که شامل اکثریت می‌شود، این جریان، خشم شهری است. شورش طردشدگی است. این خشم قابل پیش‌بینی بود. اگر کتاب خشم شهری و شورش طردشدگان را خوانده باشید مطالعه موردی را در برخی از کشورها از جمله آمریکا، انگلیس، فرانسه، سوئد، یونان و ترکیه انجام داده است. هرجا پلیس وارد شده و یک قتل غیرمترقبه ‌ای اتفاق افتاده مردم به خیابان ریخته‌اند. ▫️ در یونان 200 بانک و 150 ماشین پلیس و دیگر خودروها به آتش کشیده شد. من همیشه نگران بودم که این شوک روحی و روانی که از سوی پلیس وارد شده به اعتراضات گسترده‌ای دامن بزند. پلیس باید مسئولیت آن شوک روحی و روانی وارد بر خانم مهسا امینی را بر عهده گرفته و عذرخواهی می‌کرد. نگران بودم که ایشان فوت کند. چرا که می‌دانستم چنین اتفاقی می‌افتد. ▫️ خیلی از جنبش‌ها را پیش‌بینی کرده بودم.  اتفاق سال 88 را پیش‌بینی کرده بودم. گفته بودم که مردم به خیابان می‌ریزند. چرا نتایج انتخابات را زودهنگام اعلام می‌کنید. اجازه بدهیم حکمیتی بیاید که البته این حکمیت بعد از این اتفاقات رخ داد. به در و دیوار زدم و سعی کردم به بیت رهبری بگویم مراقب باشید، اعلام نکنید حالا اگر اعلام هم می‌کنید مراقب باشید نزنید، بخورید. متاسفانه توجه نشد. بگذریم، نمی‌دانم به ایشان انتقال یافت یا خیر؟ فقط می‌دانم که به رابط ما گفته بودند ما خودمان مشاور داریم. ایشان هم اگر چیزی برای گفتن دارند مکتوب کنند. ▫️ بگذریم، در این مملکت گوش شنوایی در میان مسئولان ما وجود ندارد. یک زمانی می‌گویید گوشی بدهکار نیست. یک وقت هم می‌گوییم چرا گوشی می‌تواند بدهکار نباشد؟ این سوال اساسی‌تری برای بنده است. سعی می‌کنم که این را ریشه‌یابی کنم. خیلی از نظام‌های سیاسی معمولا گوش‌شان بدهکار نیست. اما چرا بدهکار نیست؟ به این پرسش بیشتر باید توجه کرد. آنچه که پس از فوت مهسا امینی رخ داد خشم است. این جنبش نیست. ▪️ پس شما هم می‌پذیرید که فاصله این اتفاقات دارد کم می‌شود؟ ▫️بله ▪️ و تعبیری که برایش به کار می‌برید این است که به واسطه طردشدگی ما شاهد ظهور خشم شهری شده‌ایم؟ ▫️ نه. این اتفاق اخیر خشم شهری است. ▪️ پس آخرین اتفاق را خشم شهری می‌دانید؟ ▫️ بله. آخرین اتفاق خشم شهری است و در تمام کشورهایی که قتل غیرمترقبه‌ای اتفاق افتاده این خشم پدید آمده است. اتفاقا من یک عنوان بالاتری هم برای آن دارم. می‌گویم قطع نظر از این خشم شهری؛ در پشتش چیز دیگری است. تمام این‌ها را به تحلیلی به نام طردشدگی بر می‌گردانم. این جریان یک اشتراک و یک تفاوت دارد. اشتراکش همان طردشدگی است اما تفاوتش این است که وجه فرهنگی طردشدگی در قالب یک خشم شهری اتفاق افتاده است. ◽️ علوم اجتماعی اسلامی ◽️ @Isocials