1⃣
«زن، زندگی، آزادی» در برابر ویرانگر شدن «تصویر آینده» | بخش اول
▫️ رصد؛ جامعهشناسی وقایع ۱۴۰۱
▫️ نعمتالله فاضلی، نویسنده، انسانشناس و عضو پیشین هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. فاضلی معتقد است در دهههای گذشته تصویری روزآمدشده از آینده شکل نگرفته و تنها از آنچه در انقلاب ۵۷ ترسیم شده بود مصرف شده است. فاضلی علت اصلی رویدادهای اعتراضی در چند دهه اخیر را ویرانگر شدنِ «تصویر آینده» میداند.
۱. هسته اصلی اعتراضها «زن، زندگی، آزادی» است؛ شعاری با دلالتهای گوناگون که ناظر است به سبک زندگی، مساله زنان، آزادی و به ویژه آزادیهای مدنی و توجه کمتر به اقتصاد و خواستههای مادی. معترضان نیز غالبا ترکیبی از ناراضیان فرهنگی (هنرمندان و ورزشکاران)، ناراضیان قومی، ناراضیان نسلی و جوانان و ناراضیان جنسیتی و زنانند.
۲. همآیندی و تلاقی این ناراضیان حول مساله فرهنگ و سبک زندگی است؛ اگرچه به تدریج مطالبات سیاسی بزرگتر نیز مطرح شده است. این مقولهها نیازمند بحث مستقلاند و در گفتوگوهای اخیر نیز بسیار بحث شدهاند. اما وجهی از مسأله، فرهنگ است که دیده نمیشود و کمتر به آن پرداختهاند؛ وجهی که این مولفهها و هر مولفه دخیل دیگر را در بر میگیرد: مسأله «تصویر آینده» و «تصور جامعه از آینده»؛ چیزی که این اعتراضات و شعارهایش نیز بیانگر آن است و در امتداد همان بحران فرهنگ است.
۳. تصویر آینده، روایتی است از زندگی اجتماعی و سیاسی در کلیت آن. این تصویر برساخت جمعی، تاریخی و جهان-محلی و سیاسی است؛ از درون مجموعه گستردهای از تعاملات و گفتگوها و گفتمانهای موجود جامعه شکل میگیرد؛ و تفسیر ما از تجربههای روزمره و خُرد و همینطور فهم جامعه از معنای مرگ، انسان، زندگی، رفاه، خوشبختی، جهان، کشور را میسازد.
جوامع و تمدنها با تلفیق عناصری از دینها، اسطورهها، تاریخها، هنرها، فلسفهها، علوم، فناوریها و منابع جهانی و محلی، «چشماندازی ایجابی» و سازنده از آینده برای مردم میسازند. سازوکار جوامع و کیفیت و پایداری و پیشرفت و پسرفت آنها به این چشمانداز بستگی دارد. تصویر آینده از عملکرد و واقعیتهای جامعه نیز سرچشمه میگیرد. تصویر آینده گفتار و نوشتار نیست، بلکه تلفیقی است از ایدهها و عملها و موقعیتها.
۴. تصویر آینده، حداقل در ذهن جمعیت معترض، تصویری تار، ناامیدکننده و ویرانگر است. فقر، بیکاری، بحرانهای محیط زیستی، صداهای ناشنیده، نابرابریها، تبعیضها، فسادها، نارضایتیهای سیاسی، بی اعتمادی، فرسایش سرمایه اجتماعی، سرکوبها و ناملایمات، ذهن جامعه و معترضان را تسخیر کردهاند.
این تصاویر رنجدهنده خشم میآفریند؛ به ویژه هنگام خالی بودن جای «تصویر آینده»، آیندهای سازنده و نویدبخش. نظم و سامان جمعی پایدار و سازنده بدون داشتن «تصویر سازنده» از آینده دور و نزدیک ممکن نیست.
۵. انقلاب اسلامی در ابتدای شکلگیریاش «تصویر آینده» ای را خلق کرد که از سویی بر ایده مهدویت استوار بود و از سوی دیگر با همه تعارضاتش با مدرنیته، پذیرای بسیاری از عناصر آن چون علم، فناوری، تفکیک قوا، حاکمیت قانون، ایجاد رفاه و توسعه نهادهای مدرن بود؛ تصویری که نوید عدالت، رفع تبعیض، اخلاق، آزادی، استقلال، معنویت، برادری، توسعه و حاکمیت قانون را میداد و در قانون اساسی نیز متبلور شدند.
اما با گذشت زمان این تصویر با واقعیتهای روزمره زندگی بسیاری از مردم و تجربههای زیستهشان انطباق پیدا نکرد و بیش از آن که واقعبینانه و امیدبخش باشد، آرمانها و ایدهآلها مذهبی و انقلابی و سیاسی تلقی شد؛ و به جای خَلق احساس رضایت، خوشبینی، کیفیت زندگی، آزادی، احساسِ بودن و شدن، توسعه و دموکراسی، در ادامه مسیرش نتوانست برای همه شهروندان همپای تحولات جامعه، تصویر آیندهای ایجابی و سازنده خلق کند.
کشورها حتی توسعهیافتهترینشان با نابرابری، بحران محیط زیست، فقر و حتی نارضایتیهای گوناگون مواجهاند؛ اما تصویری از آینده دارند که نویدبخش زندگی، فردیت، آزادی و رفاه برای عموم مردم است؛ و کم و بیش عامه مردم آن را باور دارند. باورپذیریاش نه از تبلیغات، بلکه از تجربه زیسته عامه مردم شکل میگیرد.
✍ نعمتالله فاضلی
@iisociology