2⃣
«زن، زندگی، آزادی» در برابر ویرانگر شدن «تصویر آینده»| بخش دوم
▫️ رصد؛ جامعهشناسی وقایع ۱۴۰۱
۶. از سالهای ۱۳۹۰ نومیدی جمعی در چهره جامعه آشکار شد اما پیش از آن از اواخر دهه هفتاد نارضایتیها و هراسهای عمومی از آینده زندگی و جامعه در بین بسیاری از مردم شکل گرفته بود. اعتراضات و جنبشهای ۷۸، ۸۸، ۹۶ و ۹۸ جلوههای بحران تصویر آیندهاند. اعتراضات اخیر امتداد همین بحران آینده است. گسترش موج مهاجرتها بیان کننده همین بحران است.
خیابانها امروز خاموش نیستند چون تصویر آینده در ذهن، ضمیر و زبان بسیاری از مردم، تیره و تار است. حکومت و نخبگان در قدرت نتوانستند خلاقانه و متناسب با تحولات تکنولوژیک و رسانهای شدن، جهانی شدن، تجاری شدن، فرآیندهای شهری و کلان شهری شدن و تحول جامعه، «تصویر آینده واقع نگر، باورپذیر و سازنده» برای همه مردم خلق کنند.
۷. تصویر آینده در دهههای گذشته شکل نگرفت و دائم از آیندهای که در ۵۷ ترسیم شده بود، مصرف شد. این تصویر نتوانست همگام با تحولات و مقتضیات نسلهای جدید به روز شود. نسلهای جوانتر از سنت، تاریخ و فرهنگ سیاسی رسمی گسیختهاند؛ نتوانسته و نخواهند توانست با میراث فرهنگی و سیاسی حکومت ارتباطی معنادار و سازنده برقرار کنند؛ زیرا تصویری از آینده ندارند.
۸. تصویر آینده پیونددهنده گذشته، حال و آینده است. وقتی تار است یا نومیدکننده، زمان گسیخته میشود. بدون آینده، زمان قدرت خود را برای سازمان دادن، انسجام بخشیدن و با هم بودن گروهها و نسلها از دست میدهد. زمان نیروی بزرگی برای کشورها و ملتها است. تصویر آینده اگر سازنده باشد، زمان را در خدمت انسجام، آسایش و آرامش قرار میدهد و «یکپارچگی سازنده» ای میان گذشته، حال و آینده شکل میگیرد. گفتمان رسمی و حاکم، بر گذشته، آن هم گذشته دینی، تکیه دارد و حال و آینده را طرد یا کم بها میپندارد.
زمان در تصویر جامعه ما فاقد تعادل است. بر هم خوردن تعادل، بحران زمان و بحران آینده را ایجاد کرده و گسیختگیهای گوناگون نسلی، جنسیتی، جغرافیایی، انسانی و فرهنگی به وجود آورده است. این گسیختگیها بحرانهای شدید و ویرانگری دارند. اعتراضات اخیر یکی از پیامدهای همین گسیختگیهاست.
✍ نعمتالله فاضلی
@iisociology