3⃣
«زن، زندگی، آزادی» در برابر ویرانگر شدن «تصویر آینده»| بخش سوم
▫️ رصد؛ جامعهشناسی وقایع ۱۴۰۱
۹. پیامد گسیختگی زمانی، تبدیل حافظه جمعی رسمی به ضدحافظه است. حافظه جمعی مدام در حال فیلتر کردن و غربال کردن تصاویری است که سیاست فرهنگی، رسانهای و آموزشی نظام حکمرانی به آنها ارایه و القا میکند؛ و جامعه یا جمعیت کثیری، آنها را به فراموشی میسپارد و نوستالژی دیگری را خلق میکند؛ نوستالژی دورهها و تاریخهایی که تعارض آشکار با روایتها و حافظه رسمی دارند.
گذشتهنگری حاکم، اقتضا میکند سیاست حافظه را توسعه دهد. اما فقدان حافظه آینده، کوششها و سیاستهای رسمی حافظهسازی را پس میزند. حافظهسازی نمیتواند بدون آینده روشن شکل بگیرد.
۱۰. زنان در تصویر آینده رسمی جایی برای خود نمیبینند. آنها خواهان حضوری فعال، آزاد، خودتحقق بخش و خلاق اند. تصویر آینده رسمی، تعریف و ترسیمی که از زنان ارایه میکند موجودی تسلیم، مطیع و حاشیه رانده شده و بر پایه مولفههایی است که برای بخش بزرگی از زنان جامعه فاقد معناست.
این تصویر آنها را ناامید، هراسان و منزوی میسازد. آنها اگرچه در زمینههای آموزش و آموزش عالی، سلامت و زندگی شهری، فرصتهایی دارند اما در تصویری که از آینده زنان در روایت رسمی وجود دارد، فضای پرواز و بالندگیشان محصور و محدود در ارزشهای سنتی و مردسالارانه است.
۱۱. تصویر آینده مناطق جغرافیایی کشور را خشنود و امیدوار نمیکند. همانطور که زمان در تصویر آینده گسیخته شده مکان نیز گسیخته است. خوزستان، کردستان، بلوچستان و مناطق مرزی و دور از مرکز در این تصویر از جایگاه عادلانه و برابر با استانهای مرکزی و به ویژه تهران برخوردار نیستند.
نه فقط در استانها و مناطق دور، بلکه در مرکز و نزدیک آن نیز همین است. در هر شهر و کلان شهر، جمعیتهایی که پیرامون شهرها هستند، روز به روز افزایش یافتهاند و در تصویر آینده رسمی امیدی برای خود پیدا نمیکنند. حاشیهها و حاشیه نشینها هر سال گسترش یافته اند.
مساله طرد شدن از جمله «طرد جغرافیایی» در تصویر آینده بسیار اهمیت دارد. میبینیم معترضان در شهرهای کوچک همچون کلان شهرها به خیابانها آمدند. اینجا مساله فقط اقوام و اقلیت نیست، مساله جغرافیا و مکان است.
✍ نعمتالله فاضلی
@iisociology