تاثیر اقتصاد سیاسی بر فرهنگ اجتماعی/ نسبت حوزه با حاکمیت.
علامه جوادی آملی؛ ۸ خرداد ۱۴۰۱:
«
کرامت» واژهای عربی است که معادل فارسی ندارد، ما در فارسی از کریم هم به بزرگوار یاد میکنیم و از کبیر و عظیم نیز به بزرگوار یاد میکنیم، در حالی که کریم غیر از بزرگ است! کرامت وصف فرشته هاست؛ ﴿بِأَيۡدِي سَفَرَة * كِرَامٍ بَرَرَةٍ﴾؛
خداوند نیز در اولین سوره ای که خود را معرفی می کند، میفرماید: ﴿اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ﴾؛ می فرماید من خدای اکرم هستم و جوامع بشری را دعوت میکند که در کلاس درس کرامت شرکت کنند و در آیات پایانی همین سوره علق نیز، با لحنی که متمم کرامت است میفرماید:﴿أَلَمۡ يَعلَم بِأَنَّ ٱللَّهَ يَرَىٰ﴾؛ گناه نکنید مگر نمیدانید که «اکرم» میبیند!
در این سوره سخن از بگیر و ببند نیست، بلکه سخن از فرشتهشدن است، یعنی اساس بر کرامت است و این کرامت وصف فرشتههاست؛ دین میخواهد که انسان، کریم باشد.
اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام هم میخواهند که انسان، کریم باشد و حوزههای علمیه که فرزندان این خاندان هستند، باید کریم باشند و کریمانه زندگی کنند.
هر چند
فشار اقتصادی برای جامعه روحانیت نیز هست ولی برخی این فشار اقتصادی را با بدگویی گفتن به نظام، تحمل میکنند و برخی مانند حوزههای علمیه این فشار اقتصادی را کریمانه تحمل میکنند.
حوزههای علمیه باید مستقل باشند، اگر حوزه استقلال اقتصادی داشته باشد، مدیریت خوبی داشته باشد، همه به آن احترام میگذارند، حوزه باید مدافع و مبلغ نظام باشد، اما نظامی نباشد، تابع دولتها نباشد، استقلال حوزه از دولت ها، مانند استقلال استاد از شاگرد، استقلال معلم از متعلم و استقلال نویسنده از خواننده است.
حوزه همواره باید به عنوان راهنما در کنار نظام باشد، حوزههای علمیه،
حمایت از نظام دارد و او را یاری می کند، نصیحت و ارشاد میکند، موید دولت هست،
استاد و راهنمای نظام هست، اما نباید تابع دولتها باشد، روحانیت نباید با دولتها، عقدی معامله کند، بلکه باید ایقاعی معامله کند، در این صورت اگر اختلاسی و نجومی در برخی دولتها پیش آمد، حوزه بد نام نخواهد شد.
حوزههای علمیه که یک قرن را پشت سر گذاشته، به سه بخش تقسیم شده، یک دوران ضعف و اختناق بود که از سال 1300 که دوران رضاخانی و بزن و بکوب بود شروع شد و تا چند سالی پس از فرار رضاخان هم این دوران بود، که این دوران، حوزه های علمیه در ضعف قرار گرفته بودند، از سال 1325 که آیت الله العظمی بروجردی وارد حوزه پربرکت شدند، شروع شکوفایی حوزه است.
عظمت شخصیت آیت الله بروجردی و همچنین ظهور شخصیتهایی مانند علامه طباطبایی در آن دوران، باعث فروغ و بالندگی حوزهها شد، و مرحله سوم که مرحله برجسته ای بود، از سال 1340 و با حضور امام و اطلاعیهها و تبعیدها شروع شد و تا سال 1357 نیز که انقلاب به پیروزی رسید، ادامه داشت، این دوره، حوزه قدرت خودش را نشان داد که با کمک مردم توانست نظام سابق را براندازد!
قدرت حوزههای علمیه در دوران انقلاب خودش را نشان داد، در تدوین قانون اساسی، در جنگ نابرابر 8 ساله همه و همه این قدرت حوزه ها نشان داده شد چرا که مردم به پیروی از مراجع و علما و با شعار یا حسین یا حسین، در جبهههای دفاع مقدس حضور پیدا می کردند و پیروز شدند.
حوزه این قدرت را دارد که به خوبی جامعه را اداره کند، اما باید دانست که
هر وقت دین رشد پیدا کرده، دینفروشی و نفاق و مقدسنمایی نیز زیاد شده، لذاست که شعرا و ادبا نیز هر وقت حاکمانی به نام اسلام حکومت میکردند، در طعن نفاق و زهدنمایی شعر بیشتری میسرودند چرا که نفاق و زهدنمایی و مقدسنمایی زیاد میشد.
هر وقت حکومتی اسلامی شد، نجومی و اختلاسی هم خودش را به شکل مسلمان نشان میدهد، حوزه باید اینها را بشناسد و نگذارد که چنین افرادی خودشان را حوزوی نشان دهند!
حوزهها اگر حسابشده کار کنند، استقلال خودشان را حفظ کنند و
تنها با خدا و ائمه اطهار علیهم السلام معامله کنند، مردم هم احترام میگذارند، حتی اگر به مسئله ای معتقد نباشند، اما میدانند که
قانون کشورها محترم است و رعایت میکنند، اما با فشار نمیشود.
اگر به همین دختران جامعه، کلام اهل بیت گفته شود که «فَإِنَّ اَلشَّعْرَ أَحَدُ اَلْجَمَالَيْنِ» موی سر همچون صورت، از زیبایی های یک خانم است ولی « زَکاةُ الجـَمالِ العِفـافُ»،
زکات جمال، عفاف و عفت است، او هم قبول میکند، اما وقتی ببیند که با اختلاس و نجومی، میخواهند فقر را بر او تحمیل کنند، آن وقت دیگر این حرفها را هم نمیپذیرد.
جامعه را به
وحدت دعوت کنید و بدانید که دین را خدا حافظ است و دین با نصرت الهی همراه است.
@iisociology