چرا رادیکالیسم؟ یک فرد متعلق به طبقه متوسط فرودست مدام در مراکز شهر در رفت و آمد است، اما در پیرامون شهر زندگی می‌کند. مشتاق پوشیدن کفش نایک است، اما به ناچار با نمونه‌ تقلبی ارزان‌قیمت آن کنار می‌آید. آرزوی کار یا گذران تعطیلات در خارج را در سر می‌پروراند، اما حس می‌کند که در دام بی‌پولی و سخت‌گیری‌های کنترل مرزی گرفتار آمده است. این طبقه‌ای‌ست که دنیای فقر و محرومیت، دنیای زاغه‌نشین‌ها و کار موقتی، دنیای بدهی و زندگی عاریه‌ای، را به دنیای دانشگاه، مصرف و اینترنت- یعنی به حیاتی جهانی- پیوند می‌زند. اعضای این طبقه به‌شدت از آنچه در جهان در دسترس و دردمندانه از آن محرومند، آگاهند. تصور بر این است که زندگی عاریتی و برزخی آنها شرایطی موقتی‌ است، اما در واقعیت همیشگی می‌شود. نه کاملا احساس جوانی می‌کنند و نه احساس بلوغ، و سرشار از خشم عمیق اخلاقی، این طبقه تبدیل به بازیگری کلیدی در سیاست رادیکال می‌شود. آصف بیات @iisociology