کودکان سنگها
دنيا را خيره کردند،
با اينکه در دستشان جز سنگ چيزی نيست.
چونان شبچراغ افروختند و مژده آوردند.
مقاومت کردند، چون بمب منفجر شدند و شهيد گشتند.
و ما بسان خرسهای قطبی
ــ که کالبدشان در برابر حرارت مصونيت يافته باشد ــ
همچنان يخزده باقی مانديم.
آنان به جای ما پيکار کردند تا آنگاه که به خاک افتادند،
و ما در قهوهخانهها لم داديم و مزمزهکنان پيف پيف کرديم.
از ما يکی در پیِ سوداگریِ خويش است،
يکی در جستوجوی يک ميليارد دلار ديگر
و ازدواج چهارم و بدن مرمرين،
يکی در لندن کاخی سر به فلک کشيده را میجويد،
يکی دلال اسلحه است،
يکی در کابارهها از حريفش انتقام میگيرد،
و ديگری به دنبال تاج و تخت، ارتش و حکومت است.
آه .. ای نسل خيانتها
ای نسل پولپرستیها
ای نسل تفاله
و ای نسل هرجايی
سرانجام، کودکان سنگانداز
ــ هر چند تاريخ به کندی حرکت کند ــ
تو را در زير پا لگدمال خواهند کرد..
نزار قبانی
@iisociology