کودکان سنگ‌ها دنيا را خيره کردند، با اين‌که در دستشان جز سنگ چيزی نيست. چونان شب‌چراغ افروختند و مژده آوردند. مقاومت کردند، چون بمب منفجر شدند و شهيد گشتند. و ما بسان خرس‌های قطبی ــ که کالبدشان در برابر حرارت مصونيت يافته باشد ــ همچنان يخ‌زده باقی مانديم. آنان به جای ما پيکار کردند تا آنگاه که به خاک افتادند، و ما در قهوه‌خانه‌ها لم داديم و مزمزه‌کنان پيف پيف کرديم. از ما يکی در پیِ سوداگریِ خويش است، يکی در جست‌و‌جوی يک ميليارد دلار ديگر و ازدواج چهارم و بدن مرمرين، يکی در لندن کاخی سر به فلک کشيده را می‌جويد، يکی دلال اسلحه است، يکی در کاباره‌ها از حريفش انتقام می‌گيرد، و ديگری به دنبال تاج و تخت، ارتش و حکومت است. آه .. ای نسل خيانت‌ها ای نسل پول‌پرستی‌ها ای نسل تفاله و ای نسل هرجايی سرانجام، کودکان سنگ‌انداز ــ هر چند تاريخ به کندی حرکت کند ــ تو را در زير پا لگدمال خواهند کرد.. نزار قبانی @iisociology