🔰 درباره معنای بی‌معنای| بخش اول. ⚠️ درباره معنای انقلابی بودن، یک‌دست بودنِ همه جا و همه چیز، ضدیت با کارگر، متوجه موضوع نشدن، صندوق‌های بازنشستگی، کنترل و موارد دیگر در وضعیتی عجیب گرفتار شده‌ایم: تراژدی تهی بودن امر انقلابی از امر اجتماعی و عدالت‌زدایی از امر انقلابی به کمدی میل کرده است. «افزایش سن بازنشستگی» که در جهان راه‌حلی ضد کارگری برای حل ناترازی صندوق‌های بازنشستگی است را به مثابه گفتار و موضعی انقلابی تبلیغ می‌کردند، کم بود؛ حالا آن را به مثابه مطالبه دانشجویی جا می‌زنند. در پاریس تاکید لیبرال‌های الیزه بر افزودن تنها دو سال بر سن بازنشستگی، یک میلیون نفر از کارگران را به اعتراض‌های خیابانی کشانید. در ایران اما از دولت سابق تا مکتب نیاوران، تا دولت و مجلس متصف به انقلابی، جملگی غرق در نگاه‌هایی ضدکارگری، چنین راهکاری را تجویز می‌کنند. حالا خبر رسید پس از نامه بسیج دانشجویی «دانشگاه امام صادق علیه‌السلام»، از طرف 24 تشکل دانشجویی نیز نامه‌‌ای منتشر شده که مصوبه مجلس در زمینه افزایش سن بازنشستگی را تحسین کرده و «نشان‌دهندۀ انقلابی بودن مجلس» خوانده‌اند! باری نائب‌رئیس مجلس در توجیه رأی موافق خود به مصوبه افزایش سن بازنشستگی گفته بود: «برخی نمایندگان متوجه موضوع نشدند و رأی دادند، از جمله خود بنده». موضع مضحکی که از سوی چند نماینده دیگر نیز تکرار شد. حالا اما همین متوجه نشدن، که گویی نه یک اشتباه، بلکه یک انتخاب در تهی‌کردن معنای انقلابی از امر اجتماعی است، در این نامه‌های موسوم به دانشجویی تکرار می‌شود. نمایندگانی که در وضعیت «متوجه نبودن موضوع» در حال نابودی نظام بازنشستگی، تأمین اجتماعی و بیمه‌ای کشور هستند، اهمیت چندانی ندارند اما این دو نامه را باید جایی ذخیره کنیم. چرا که بهترین روایت‌گر وضعیت اجتماعی و جنبش دانشجویی ماست. از نامه پیشین که ارزش بررسی نداشت بگذریم، نامه اخیر آشکارا نشانه ادامه همان نفهمیدن‌ است: نامه مشتی آمار و استدلال معوج درباره صندوق‌های بازنشستگی کشوری و نیروهای مسلح ردیف کرده و گویی اصلا نفهمیده که همه بحث و نقد درباره مصوبه فوق، در زمینه صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی است نه صندوق کشوری و نیروهای مسلح!! باور کنیم این نامه‌های سراسر گاف و ضعیف، مثل روایت نایب‌رئیس مجلس جملگی محصول نفهمیدن موضوع است؟! مگر می‌شود؟ یعنی در 24 تشکل دانشجویی یک نفر نبوده که متوجه شود همه وجوه ضدکارگری و ضد اجتماعیِ این مصوبه در مورد بیمه‌شدگان و بازنشستگی تامین اجتماعی است؟ این درست همان نقطه‌ای است که به وضوح می‌توانیم ببینیم عقب‌ماندگی کنونی ما در عدالت تنها محصول غفلت‌ها نبوده؛ تنها محصول متوجه موضوع نشدن و رای دادن‌ها نبوده؛ بلکه محصول اراده‌هایی است که آشکارا همه چیز را، از پاستور تا بهارستان تا تشکل‌های دانشجویی را یک دست و آلت دست کرده و اگر کسی نظری خارج از این یک دستی داشته باشد، مجبور است با کسانی بحث کند که به کل خود را به نفهمیدن زده‌اند. هیچگاه و هیچگاه این چنین ناامید نبوده‌ام، با چه کسی حرف بزنیم؟ در این 24 تشکلِ «انقلابی» و در آن مجلسِ «انقلابی»، یک و فقط یک نفر نبوده که بهشان بگوید موضوع چیست؟ مسئله آنانی هستند که دانشجو را مؤذن جامعه نمی‌پسندند، بلکه به آنان به چشم پادو می‌گگرند. تشییع کنندگان جسد سیاست‌های ضد اجتماعی! بگذریم این نامه، که ماقبل نقد است، اما این‌جا به یادگار بماند از چیزی که به نام جنبش دانشجویی «انقلابی» خلق کرده‌اند؛ همچنان که آن مصوبه و مواضع نمایندگان مجلس به عنوان نشانه‌ای از وضعیت باقی خواهد ماند. ✍ مجتبی نامخواه @iisociology