🔰 درباره معنای بی‌معنایی| بخش دوم و پایانی. ⚠️ درباره معنای انقلابی بودن، یک‌دست بودنِ همه جا و همه چیز، ضدیت با کارگر، متوجه موضوع نشدن، صندوق‌های بازنشستگی، کنترل و موارد دیگر. یک ماه قبل در مناظره‌ای پیرامون موضوع اصلاح صندوق‌های بازنشستگی، ملتمسانه تمنا کردم، در شرایطی که دولت و مجلس، یک حرف می‌زنند که همان حرف دولت سابق است، اجازه بدهید بسیج دانشجویی و تشکل‌های دانشجویی حرف دیگری بزنند. اینان که کار خود را خواهند کرد، بگذارید لااقل دانشجویان طرف کارگران بمانند. کاری نکنید که از لانه جاسوسی هم همان حرف بهارستان، که همان حرف پاستور است، که همان حرف نیاوران است، که همان حرف الیزه است بیرون بیاید. دو هفته بعد از آن مناظره، نامه‌ای خواندم از بسیج دانشجویی هشت دانشگاه بزرگ تهران که درباره شیوه حضور سران قوا در برنامه‌های ۱۶ آذر دانشگاه‌ها نوشته بودند: «بسیج دانشجویی این حجم از ‎کنترل و ‎ممنوعیت را در برنامه‌های دانشجویی ویژه عموم دانشجویان برنمی‌تابد.» نمی‌دانم شاید همان اراده معطوف به «کنترل» است که مجلس انقلابی را به وضعیت «بعضی نماینده‌ها متوجه موضوع نشدند و رأی دادند، از جمله خودِ بنده» کشانده و متوجه امر اجتماعی نبودن را به دیگر جاها کشانده است؛ حتی به حرکت‌های دانشجویی که سراسر درد عدالت دارند و فریادگر حرف جامعه‌اند. به هر روی این نامه، بماند به یادگار: ضدکارگران بودن اتفاقی نیست، پای یک  ایدئولوژی منسجم در میان است و البته بیش و پیش از آن منافعی انبوه. در آخر، اگر چه آشکار شدن اراده معطوف به کنترل در جنبش دانشجویی محل نگرانی است اما  اینان که موضوع را نفهمیده و بر عدالت شمشیر کشیده‌اند را دوام نیست و امیدی هم اگر هست به همین دانشجویان درویش است. «دولتی را که نباشد غم از آسیبِ زوال بی تکلف بشنو دولتِ درویشان است» نامه 24 تشکل دانشجویی در حمایت از مصوبه مجلس درباره افزایش سن بازنشستگی B2n.ir/f93033 نامه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام به آیت الله جنتی در حمایت از مصوبه مجلس درباره افزایش سن بازنشستگی B2n.ir/u87594 ✍ مجتبی نامخواه @iisociology