🔰 برای مادران روستایی.. 🔹 هر بار می‌روم روستا صبح ها که خوابیم مادرم بلند میشود می‌رود گوسفندها را علف میدهد، شیرشان را میدوشد و‌‌‌‌... عصرها که می آیند با کلی زحمت داخل آغل می‌کند و..‌. با دست خودش در تنور نان میپزد، علاوه بر کار خونه که برعهده اوست در کشاورزی و زرشک پاک کردن هم پای پدر کمک می‌کند و..‌‌. 🔹 مادرم شش کلاس بیشتر سواد ندارد اما بارها گفته‌ام من او را جز عاقل‌ترین زنانی می‌دانم که در اطرافم دیدم که بعضا دکتری دارند و... . نه چون مادر من است بلکه چون بر اصول انسانی حرکت میکند. 🔹 متن قبلی روی نکته درستی دست گذاشته، در فضای سیاست‌گذاری، در مناسبات رسمی در مثل همین سخنرانی ها مقابل رهبر انقلاب جای زنان روستایی مثل مادر من اصلا نیست، اساسا در نگاه بخشی از روشنفکران و حتی سیاست‌گذاران انقلابی که در تهران برای ما تصمیم می‌گیرند اساسا هزاران زن روستایی بزرگ جز زنان موفق ایرانی-اسلامی به حساب نمی‌آیند تا تریبونی به آن‌ها داده شود یا دعوت شوند کسی درد و حرف‌شان را بشنود. به قول آن دیالوگ: ما زیر پونس نقشه هستیم. 🔹 خواستم یک نمونه ملموس مثال بزنم بدانید بین فضای رسمی حکمرانی با میدان چقدر فاصله است 📸 من و مادر در حال جمع کردن انبار آغل گوسفندان ✍ محمدامین رضایی 🔸 @iisociology