45 روز تا عید ولایت حضرت امیرالمؤمنين علی علیه السلام در جنگ خیبر ،درهمان جنگی که ابوبکر و عمر به قول خودشان مثل بز کوهی فرار کردند، مقابل پهلوان قلعه خیبر اینگونه رجز میخواند: فَقَالَ عَلِيٌّ:أَنَا الَّذِي سَمَّتْنِي أُمِّي حَيْدَرَهْ ... كَلَيْثِ غَابَاتٍ كَرِيهِ الْمَنْظَرَهْ...أُوفِيهِمُ بِالصَّاعِ كَيْلَ السَّنْدَرَهْ. قَالَ: فَضَرَبَ رَأْسَ مَرْحَبٍ فَقَتَلَهُ، ثُمَّ كَانَ الْفَتْحُ عَلَى يَدَيْهِ. من آنم که مادرم مرا حیدر نامید، بسان شیر قوی هیکل و هولناک بیشه، با شمشیر مانند پیمانه‌ای بزرگ آنها را پیمانه می‌کنم. (و گروه گروه کفار را از زمین بر می‌چینم) راوی گفت: سپس سر مرحب را زد و اورا کشت و پیروزی به دستان او حاصل شد ⚜ این رَجَز امیرالمؤمنین علیه السلام متواتر است و در مصادر زیادی از کتب اهل سنت آمده است (صحيح مسلم، كتاب الجهاد والسير، باب غزوة ذي قرد وغيرها)(همان، ص 684) من همانم که مرا نامیده حیدر مادرم کوری آن دو فراری ، ذوالفقار داورم گَلّه ی شیر است اخم ِ من به هنگام نبرد من همان مَرحَب کُش ِ پیکار خیبر،حیدرم ╭─💕─═✨💜✨═─💕─╮ @imamsajjadmosque ╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯