گزارش میدانی شخصی بنده از فضای زینبیه
دیشب برای نماز مغرب و عشا تنهایی رفتم حرم آوارههایی که از حلب آمده بودند به جای لبنانی ها بودند
نمازم را خواندم دعایم را کردم حدود ۸ و ربع برگشتم خانه
این بیسکویتهایی هم که دارین میبینید تو راه از کسایی که توی راه مینشینند و بیسکوییت میفروشند خریدم کاملا عادی
بعد این آش را درست کردم با آرامش خوردم شب بدون هیچ استرسی خوابیدم و تا حالا بلندترین صدایی هم که شنیدم صدای در خانه همسایه بود همین
صبح هم بلند شدم و دارم صبحانه ام را میخورم هیچ اتفاقی اطراف من نیفتاد نه صدایی نه ناآرامی نه هیچی
فقط آدمها به خاطر تجربهای که از داعش داشتند مضطربند و حق هم دارند
لطفاً به عملیات روانی دشمن دامن نزنید
آنها اگر در میدان موفق نشوند آن را در رسانه جبران میکنند
اما همه این ها مانع نمیشود که ما نیروهایمان رو جمع کنیم و برای مبارزه با اسرائیل و نوچههای اسرائیل دست به کار بشویم