مادرم تعریف می‌کنه میگه وقتی زنموم رو از اتاق عمل آوردن بیرون دختر کوچیکش دیگه نا نداشت با تختی ک مادرش رو پرستارا میبرن بره جلوی در اتاق عمل با زانو میخوره زمین زار میزنه💔