بسمالله الرحمن الرحیم
امروز ۱۵ خرداد، آغاز قیام
امام خمینی برای استقرار حکومت اسلام در ۶۰ سال پیش است.
قیام ۱۵ خرداد را گرامی میداریم و به همین بهانه سخنی از حضرت امام را مورد بررسی قرار میدهیم.
امام خمینی جملهای مهم دارند:
" پول نباید کار کند"
این جمله دقیق است و به نظر ما، در نظریههای اقتصادی معیاری است برای تشخیص حق از باطل
ما باید نسبت نظریه و اندیشهی خودمان را با این جمله معلوم کنیم.
- آیا قائل به رشد پول ازهیچ هستیم؟
- آیا خیال میکنیم خلق پول، توسعه میآفریند؟
- آیا خیال میکنیم ترتیبات موجود خلق پول را باید اصلاح کرد تا توسعه ایجاد کند؟
- آیا رشد پول را مؤثر و ضروری و مهم میدانيم؟
- آیا سیاست پولی را مؤثر میدانيم؟
- The Essentiality of Money
- Is Money Matter?
- The Effectiveness of Monetary Policy
آیا سخن امامخمینی یک نظر فقهی معمولی است که ممکن است با آن موافق یا مخالف باشیم و چیز مهمی نیست؟
یا هرچند درست است اما، تعمیم آن به شرایط اقتصاد کلان، کار غلطی است؟
وقتی پول کار میکند، انسان از ارزش و کار میافتد. در دوران معاصر، پول، کار میکند. وقتی پول کار میکند، همه تولیدات دیگر با کارکرد پول سنجیده خواهد شد و آنهایی مقرون به صرفه خواهند بود که بهرهشان برحسب پول بیش از بهره روی پول باشد.
اگر بازده فعالیت اقتصادی، بهره روی پول را تأمین نکند، آن فعالیت اقتصادی انجام نخواهد شد، حتی اگر جامعه به آن نیازمند باشد.
در اقتصادی که پول کار میکند، مسأله اساسا تأمین نیاز آحاد مردم نیست.
مسأله چگونگی تأمین سود سرمایهداری برحسب پول است. اگر تأمین نیاز جامعه از مسیر تأمین سود سرمایهدار بگذرد، آننیاز مرتفع خواهد شد و البته نیاز تاجایی رفع خواهد شد که سود سرمایهدار دار تأمین شود. این دقیقا به این خاطر است که پول کار میکند.
به بیان فنی، بازدهی واقعی هر کالا برای سرمایهدار اهمیت ندارد، آنچه مهم است، بازدهی هر کالا برحسب پول است و بازدهی هر کالا برحسب پول دقیقا متأثر از رشد پول است.
حتی اگر بازدهی واقعی برای کالایی منفی باشد، بازممکن است تولید آن کالا مقرون به صرفه باشد و کالای دیگری که بازدهی واقعی بسیار بالاتری دارد، اما چون بازدهی اش برحسب پول ناکافی است، تولید نخواهد شد.
وقتی پول که معیار سنجش ارزش است، کار کند،
در رأس جدول قرارخواهد گرفت. داراییهای دیگر باید بهره روی پول را تأمین کنند تا اجازه بازتولید داشته باشند.
حتی تولید انسان نیز وقتی مقرون به صرفه است که منافع ایجادش تکافوی هزینههایش را برحسب پول بکند، درغیراینصورت تولید نخواهد شد،
چون به پول بهره تعلق میگیرد.
استخدام نیروی کار تاجایی انجام میشود که آنچه انسان تولید میکند، ارزشش برحسب پول از دستمزدی که به او داده میشود، بیشتر باشد. آن لحظه که بین منفعت سرمایهدار از استخدام انسان و دستمزدی که برحسب پول به او میدهد، برابری ایجاد شد، استخدام انسان متوقف میشود.
این
یعنی ارزش تولیدی که انسان برای سرمایهدار انجام میدهد از خود انسان بالاتر است!
اینها همه به این خاطر است که در بالای جدول تصمیم، پول نشسته است.
باید بهره روی پول را به صفر کشاند تا از آن بالا بیافتد و به جایش انسان بنشیند.
انسان نباید در قعر اینجدول باشد، نباید ارزش تولیدش از خودش بیشتر باشد. باید برعکس باشد. برای این کار، باید بهره روی پول را حذف کرد، باید رشد را از پول گرفت و این فقط در یک حکومت اسلامی با کارگزاران آگاه و متعهد محقق میشود نه حکومتی برآمده از طبقه سرمایهدار و پولسالار و ناآگاه
خداوند در قرآن میفرماید:
«هُوَ الَّذِى خَلَقَ لَکُم مَّا فِى الاَْرضِ جَمِیعـًا»
هرآنچه در زمین است برای انسان آفریده شده است.
اما امروزه بهخاطر اینکه پول کار میکند، معکوس این آیه شریفه را مشاهده میکنیم.
همچنین خداوند میفرماید:
«
وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ»
آیا در نظریه اقتصاد متعارف، فرزندان آدم کرامت دارند؟ یا آنچه کرامت دارد پول است؟
در حدیث قدسی میخوانیم:
«خَلَقْتُ الْأَشْیآءَ لِأَجْلِک، وَ خَلَقْتُک لِأَجْلی»
تمام اشیاء را برای تو و تو را برای خود آفریدم....
@drbakhshi_eghtesadekalaan