🔻
خسرو انوشیروان و ماجرای قتل ناموسی
خسرو انوشیروان (پادشاه زرتشتی ساسانی) شبى در خواب ديد كه جامى شراب در دست دارد. ناگهان گرازى به سمتش حمله کرد و آن جام را بر زمین انداخت. انوشیروان با وحشت بیدار شد. بزرگمهر این خواب را برای او این گونه تعبیر کرد که یک پسر، با یکی از کنیزکان تو رابطه دارد. آن پسرک و دخترک را پیدا کردند. کنیزک گفت که این جوان برادر من است و برای دیدن من آمده و هیچ نظر بدی به من ندارد. انوشیروان سخن کنیزک را نپذیرفت و دستور داد تا آن دو را به دار آویختند:
برآشفت از آن پس بدژخیم گفت
که این هر دو را خاک باید نهفت
کشنده ببرد آن جوان را دوان
پسِ پرده ی شاه نوشین روان
برآویختشان در شبستان شاه
نگونسار پر خون و تن پر گناه
و در برخی نسخه های شاهنامه آمده است که انوشیروان قبل از دادن حکم اعدام برای این دو جوان، خطاب به آنان چنین توهین آمیز سخن گفت:
بدوشاه گفت ای سگ خاکسار
بیالود از تو نژاد و تبـار !
سند: شاهنامه فردوسی، در فهرست: خواب ديدن نوشين روان و به درگاه آمدن بزرگمهر و همچنین: گزاريدن بزرگمهر خواب كسرى را.
سر جان ملكم، تاريخ كامل ايران، ترجمه ميرزا اسماعيل حيرت، ناشر: افسون، تهران، چاپ اول 1380 ، ج 1، ص 90.
@ir_bastan