مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه ششم 🔹در اثناى صحبت بود یکى از حضار از خودهایمان از آن چند نفرى که ما با هم بودیم گفت خوب است ما برویم خودمان از پاریس سؤال کنیم این مشکلى ندارد، تلفن توى اطاق دیگرى بود شهید مطهرى پا شد رفت آن‌جا و گفتش که من مى‌روم صحبت مى‌کنم رفت و بعد از اندکى ایشان برگشت گفتش که بله، حالا آن طرف خط با ایشان کى صحبت کرده بود من درست نمى‌دانم، بین یکى دو نفر در ذهنم مردد است چون یقین ندارم ...نه آقاى فردوسى بود نه آقاى محتشمى، حالا یکى دو نفر دیگر از آن طرف صحبت کرده بودند و گفته بودند که بله امام قبول کردند و شما هم بی‌خود اصرار نکنید و این‌ها، ایشان گفته بود که ... دیگر حالا لابد کرده بودند، من آنى که پیش خودمان اتفاق افتاده آن را من نقل مى‌کنم، یعنى روایتى است که از حادثه مشهود خودم دارم مى‌گویم ... احتمال دارد دیگر، لابد اینجور بوده. آن آقایى که پشت خط بود به شهید مطهرى گفته بود که شماها بی‌خود اصرار مى‌ورزید که این راهى تغییرش بدهید امام همان را قبول کردند، ایشان گفته بود ما خب این دو تا تغییر که بهتر است که ما این را توانستیم به گردن بختیار بگذاریم و بقبولانیم آن طرفى که پشت خط بود گفته بود که نه، اصرار خیلى نکنید و کارى کنید که به ساعت ۸، اخبار بعدازظهر که ساعت ۸ هست برسد این، ایشان برگشت گفت بله امام قبول کردند و مى‌گویند اصرار هم نکنید ما گفتیم خب حالا این دو تا اصلاحى که ما کردیم لااقل این دو تا اصلاح پس باشد. همان ساعت علماى قم و آیت‌اللَّه منتظرى و همه، علمایى که از شهرستان‌ها آمده بودند و عده‌اى که به احتمال ورود امام آمده بودند تهران، این‌ها همه در دبیرستان علوى دخترانه، دبیرستان علوى اسلامى آن‌جا جمع بودند و قرار بود که ما هم برویم آن جا. 🔸ما بلند شدیم رفتیم آن‌جا توى آن جلسه و به عنوان یک خبر جدید این مطلب را یادم نیست حالا یا شهید بهشتى یا شهید مطهرى گفتند در آن مجلس، که بله یک چنین اعلامیه‌اى بختیار داده و ظاهراً امام هم قبول کردند. در مجلس برادرانى از جمله آیت‌اللَّه‌العظمى منتظرى گفتند نه، امام این را قبول نمى‌کند، قبول نکرده، خب این همان نظر ماها بود یعنى ما هم فکر مى‌کردیم که این غیر قابل قبول است براى امام، اما آن تلفنى که شده بود، طبعاً آن تلفن نشان مى‌داد که امام قبول کردند. دوستان ما که در آن جلسه بودند گفتند که نه این را ما خودمان با پاریس تماس گرفتیم قبول کردند امام، ایشان مى‌گفتش که آقاى منتظرى مى‌گفتند که نخیر، من باور نمى‌کنم تا خودم صحبت بکنم با پاریس و جلسه طول کشید و بگومگوهایى توى آن جلسه شد سر همین قضیه که آیا امام حالا این متن جدید و اصلاح شده را قبول مى‌کنند یا نمى‌کنند، همه ما معتقد بودیم که اگر قبول بکنند امام، کار عجیبى انجام گرفته، این را همه دانستند منتها چون آن جمع موجود توى آن جلسه سابقه آن تلفن را هم نداشتند و خودشان با پاریس صحبت نکرده بودند مایل بودند که خودشان مستقیم صحبت بکنند. به نظرم مى‌رسد که آقاى منتظرى تلفن کردند به پاریس و گفتند اینى که من مى‌گویم بنویسید ... یا شاید هم ضبط کردند من حالا آنى که توى ذهن من است این است، که ایشان گفتند که آنى که من مى‌گویم بنویسید و خدمت امام بگویید و جواب ایشان را به من بگویید و ما رفتیم مدرسه رفاه منتظر جواب امام بودیم که نیمه شب آن اعلامیه کوتاه حضرت امام رسید که نخیر من به کسى قول ندادم قبول هم نمى‌کنم، تا استعفاء هم ندهد تا چه نکند من قبول نخواهم کرد که آن پخش شد در همه‌ى کشور و فردا در روزنامه‌ها نوشتند و نمى‌دانم در رادیو هم، رادیو گمان نمى‌کنم گفته باشند اما در روزنامه‌ها که نوشتند. این آن تکه جالب و ناگفته این خاطره بود که چون نشنیده بودم من که کسى گفته باشد. 🇮🇷 @IRANeMOASER