🔻آزاده سرافراز مشهدی مرتضی صادقی: گلوله ای که قرار بود وسیله شهادت من باشد، دوای دردم شد 🔹هیچ دقت کرده ایم، هر گاه قرار است خاطره شیرینی را برای کسی نقل کنیم آنرا با چاشنی تبسم و لبخندی زیبا شروع می کنیم تا مخاطب خود را با حلاوت آن همراه کرده و اشتیاق او را به شنیدن بیشتر نماییم. 🔸به صورت طبیعی اسارت در چنگال دشمن بعثی چیزی جز تلخی و رنج و عذاب نبوده است و باید آزادگان عزیز با یادآوری دوران اسارت نه تنها تبسم نکرده بلکه از یادآوری خاطرات خود معذب بوده و با چهره ای گرفته و به سختی به بیان آنها بپردازند. 🔸اما وقتی پای صحبت آزادگان عزیز می نشینیم حتی تلخ ترین خاطرات خود را نیز با تبسمی دیدنی آغاز می کنند به گونه ای که انگار تجربه لذت بخش ترین خاطره زندگی خود را بیان می نمایند. 🔹با این مقدمه کوتاه سری می زنیم به آزاده و چهره دوست داشتنی عرصه جهاد تبیین مرتضی صادقی تا بشنویم ناشنیده های تلخ و شیرین او را از زندگی و دوران اسارت 🔻پس تا انتها با ما همراه باشید... «روابط عمومی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران و مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی» ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ ┏━━ °•🖌•°━━┓ 🌷@isaar_razavi 🌷@bonyad_shahid_khorasan_razavi ┗━━ °•🖌•°━━┛ #ادامه_مطلب👇