* بسم الله الرحمن الرحیم ؛ خدمت دوستان عزیزم سلام علیکم * روایت با سبکبالان عاشق ؛ شماره ؛ ۱۹۴۳ ؛ بزرگواران ؛ ما در طلب عشق و رضای الهی ؛ ما همسفران همره این قافله بودیم ؛ امید که گیرد دل ما رنگ خدایی ؛ بگذشته زجان به راه حق آمده بودیم ؛ چون شب بسر آمد ؛ صبح دگر آمد ؛ از خواب گران خفته چو بیدار شدیم ما ؛ آگه زماندن خود و رفتن یاران شدیم ما ؛ این اشعار قسمتی از سرودی بود که شهداء گرانقدر و رزمندگان دلاور گردان علی ابن ابیطالب علیه السلام در اکثر مراسمات با شور و حال حماسی و معنوی قرائت میکردند ؛ بهرحال بگذار بگذرم ؛ احتراما شناسه عکس ردیف عقب از راست ؛ برادر سید مهدی مهاجرانی ؛ مجتبی مختاری ؛ احتمالا شهید بهرام انزلچی ؛ و نفرات ردیف جلو؛ برادر سید مهدی معنوی؛ شهید سید عباس سجادی ( ترک خوان سرود ) ؛ و شهید سید ابراهیم میرجمالی ؛ نگاه بفرمائید با کمترین امکانات تبلیغاتی و نور پردازی های رایج و عدم تربیون و لوازم صوتی آنچنانی سرود مذکور با شور و شعف خاصی برگزار میشد که الان هم بعنوان یکی از ماندگار و ارزشمند ترین کارهای فرهنگی دوران طلایی دفاع مقدس بشمار میرود ؛ نکته جالب توجه اینکه به ( گت ) لباس شهداء گرانقدر و رزمندگان دلاور در عکس نگاه بفرمائید خیلی چیزها عایدتان میشود ؛ یادآور میشوم سرود مذکور توسط ؛ شاعر هنرمند ؛ شهید ذبیح الله عابدی سروده و در اختیار گروه سرودها قرار داده می شد و خود شهید هم یکی از اعضاء همین گروه بودند ؛ بهرحال عکس در یکی از مقرهای گردان علی ابن ابیطالب علیه السلام بنا به مناسبت خاصی گرفته شده است ؛ درود و رحمت خدا به ارواح مطهر تمامی شهدای گرانقدرمان ؛ شهدای والامقام ۸ سال دفاع مقدس و مدافعین حرم اهل بیت علیهم السلام ؛ بویژه شهدای گروه سرود ( همسفران ) ؛ علی الخصوص شهدای عالیقدر حاضر در این عکس ماندگار و ارزشمند و شاعر هنرمند؛ شهید ذبیح الله عابدی رحمت الله علیه * راوی؛ مجتبی ؛ ۲۲ ؛ ۸ ؛ ۱۴۰۲ *