🔘چگونه قربانی شدن حماسه می‌سازد؟ 🔻دکتر حبیب‌الله بابایی، رییس گروه مطالعات فرهنگ و تمدنی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی در نشست «جهان مقاومت پس از سردار سلیمانی» در دانشگاه باقرالعلوم (ع): 🔹بنده در کتاب رنج عرفانی و شور اجتماعی در یکی از فصل ها و مقالات به بحثی پرداختم تحت عنوان «شجاعت و شهادت یا دوگانه قربانی و قهرمانی در اندیشه اسلامی؟» این نگاه تلاش می‌کند به پاراداوکسی پاسخ بدهد که این پاسخ از ماهیتی الهیاتی برخوردار است تا یک پاسخ جامعه‌شناختی. و آن پارادوکس اساسا این هست این است که قربانی شدن یا مظلومیت چگونه می‌تواند قهرمانی یا حماسه بسازد؟ این پارادوکس را به شکل دیگری هم می‌توان مطرح کرد به این بیان: شهادت که امری عدمی است انسان چگونه می‌تواند عزتی بسازد که امری وجودی و ماندگار به حساب آید؟ 🔸نقطه عطفی که بنده در حل این پارادوکس و این تناقض دارم اشاره به دو نفس یا دو من هست که شهید مطهری در کتاب جاودانگی و اخلاق و همچنین در کتاب تعلیم و تربیت اسلام اشاره می‌کند. یکی من علوی است و یکی من سفلی است. که متن کوتاهی را از ایشان نقل می‌کنم: «یک خود یا یک من که خوب دیدن او عجب است. بزرگ دیدن او کبر است و خواستن او خودخواهی و مذموم است. با او باید جهاد کرد و به چشم دشمن به او نگاه کرد و با هواهای او باید مبارزه کرد. و یک خود دیگر که باید آن را عزیز و محترم شمرد و باید آزادی اش را حفظ کرد و باید قوت و قدرتش را حفظ کرد و آلوده به ضعفش نکرد.» 🔹عرض کنم در نسبت میان این دو من و ارتباطی که آن دو با یکدیگر می‌یابند نکته‌ای را بنده باز آورده ام که اساسا این من علوی و معنوی انسان که بعد حقیقی و معنوی انسان را تشکیل می‌دهد و مشترک میان من (self) و دیگری (other) است. می‌تواند موجِّهی باشد برای آدمی که خود مجازی‌اش را قربانی خود حقیقی یا علوی کند. در حقیقت پارادوکس اینجا حل می‌شود که یکی را فدای دیگری خواهیم کرد. 🔸نکته مهمی که به نظرم اهمیت دارد و ارتباط موضوع این جلسه و شهید بزرگی مثل شهید سلیمانی را با دوگانه مذکور می‌توان برقرار کرد، این است که اساسا خودقربانی یا شهادت، به معنای از دست دادن خود نیست. بلکه به دست آوردن خود و بهبودی و پیشرفت در آن است. اینجا منظور از خود، خود حقیقی است. در واقع چنان مرگی حیات بخش است و چنان حیاتی تنها از طریق چنین مرگی حاصل می‌شود. هرچند این نکته شاید در نگاه بدوی تناقض‌آلود به نظر برسد که آدمی چگونه خود را از طریق قربانی کردن بهبود و توسعه بخشد و از رهگذر مرگ به حیات و زندگی برسد، ولی با توجه به دو نوع خودی که بیان شد، این تناقض قابل حل است. 🔹اینجا نکته‌ دیگری وجود دارد که بنده در مقاله خون خدا به آن اشاره کردم و به نظرم نکته مهمی است: اساسا یک چنین قربانی کردن زمانی به سطح تمدنی خودش می‌رسد که طبق حدیث قرب فرائض و نوافل، این قهرمانی و این قربانی فی سبیل‌الله باشد. فی سبیل‌الله بودن باعث می‌شود که قربانی و قهرمانی در مقیاس خود خدا فعال می‌شود و می‌تواند آثار اجتماعی بگذارد و کاری که عملا در راه خدا انجام نمی‌شود هیچ گاه نمی‌تواند این ماندگاری و اثرگذاری را در این مقیاس وسیع در پی داشته باشد. https://eitaa.com/Habibollah_Babai‌ https://eitaa.com/BouNEWS