به حقیقت برو، بگو آمدم.
اگر گفتند: اینجا چرا آمدی؟
بگو به کجا روم و به کدام در رو کنم؟
این ره است و دگر دوم ره نیست
این درست و دگر دوم در نیست
اگر گفتند به اذن کی آمدی؟
بگو شنیده ام:
به ضیافتخانه ی فیض نوالت منع نیست
در گشاده است و صلا در داده خوان انداخته
اگر گفتند: تا به حال کجا بودی؟
بگو راه گم کرده بودم.
اگر گفتند چه آوردی؟
بگو اولا دل شکسته که از شما نقل است:
در کوی ما شکسته دلی میخرند و بس
بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است
و ثانیا:
جز نداری نبوده مایه ی دارایی من
طمع بخششم از ، درگه سلطان من است
و ثالثا:
الهی! آفریدی رایگان، روزی دادی رایگان،
بیامرز رایگان که تو خدایی نه بازرگان.
اگر گفتند: برونش کنید، بگو:
نمی روم ز دیار شما به کشور دیگر
برون کنیدم از این در، درآیم از در دیگر
اگر گفتند قابلیت استفاضه نداری، بگو: قابلیت را هم شما افاضه می فرمایید.
باز اگر به تو اعتراض نمودند بگو:
بــه والله بـــه بالله بـــه تالله
بـــه حق آیه نصر من الله
که مو از دامن دست برندارم
اگر کشته شوم الحکم لله
اگر گفتند: مذنبی!
بگو: اولا شنیده ام شما غفارید،
و ثانیا من ملک نیستم، آدمی زاده ام
و ثالثا:
ناکرده گنه در این جهان کیست بگو؟
آنکس که گنه نکرده و زیسـت بـگو؟
من بــد کنـم و تو بد مکـافـات دهـی
پس فرق میان من و تو،چیست بگو؟
اگر گفتند: این حرف ها را از کجا یاد گرفتی؟
بگو:
بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نبود
این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
اگر گفتند: چه میخواهی؟ بگو:
جز تو مارا هوای دیگر نیست
جز لقای تو هیچ در سر نیست
《
علامه حسن حسن زاده آملی》
#ماه_رجب
┄┅══•✾☘🌷☘✾•══┅┄
🏢موسسه مطالعات راهبردی
◽️طراحی سیستم های دینی 🔰
https://eitaa.com/joinchat/63176758C5be3dc50e0