🔹 يك يهودى چند دینار از رسول خدا ص طلب داشت و از ایشان مطالبه كرد. 🌸 پیامبر فرمود: چيزى ندارم به تو بدهم. 🔹 یهودی گفت: اى محمد از تو جدا نشوم تا بپردازى. 🌸 پیامبر ص فرمود: در اين صورت با تو مى‌نشينم. 🔸 یهودی همراه پیامبر ص نشست تا اینکه پیامبر ص در آنجا نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء و بامداد را با يارانش خواند. 🔸 اصحاب پیامبر ص يهودى را تهديد مى‌كردند و نهيب مى‌دادند. 🌸 رسول خدا به آنها نگاهى كرد و فرمود: با او چه كار مى‌كنيد؟ 🔸 گفتند: يا رسول اللّٰه يك يهودى تو را باز داشت كرده. 🌸 فرمود: خدا مرا نفرستاده كه به كافرِ هم‌پيمان يا ديگرى ستم كنم. 🔹 و چون روز برآمد يهودى گفت: اشهد ان لا اله الا اللّٰه و گواهم كه تو رسول خدائى و نيمى از مالم را در راه خدا دادم. به خدا اين كار با تو نكردم جز آنكه صفت تو را در تورات بررسى كنم چون صفت تو را در تورات خواندم. كه محمد بن عبد اللّٰه كج خلق و سخت گير نيست بد سخن و هرزه گو نيست. 📚 الامالی للصدوق، المجلس الحادی و السبعون، حدیث۶. https://eitaa.com/islamhistory