آیا منع حجاب، با منع بی حجابی قابل قیاس است؟ به بهانه ۱۷ دی، سالروز کشف حجاب رضا خانی برخی افراد تصوّر می کنند بین اینکه حکومتی حجاب را منع کند، یا بی حجابی را منع کند، تفاوتی نیست. هر دو دارند گونه‌ای اجبار به کار میبرند. راه درست این است که هر کس آنجور که مایل است بین داشتن حجاب یا نداشتن آن انتخاب کند. پاسخ این است که‌ این افراد احتمالا حجاب و پوشیدگی را مانند انتخاب طعم بستنی یا رنگ کفش قلمداد کرده اند که به سلایق افراد بستگی‌ دارد. قضیه پوشیدگی/عدم پوشیدگی بیشتر به قضایایی چون امانت/خیانت، عفت/بی عفتی و امثال آن شبیه است، چرا که می توان با دلایل منطقی ثابت کرد که پوشیدگی بر بی پوششی برتری دارد (حتی اگر بحث دینی هم در بین نباشد). در دنیای امروز چه خبر است؟ در عموم کشورها قواعدی برای پوشیدگی وجود دارد، فقط حدود آنها قدری متفاوت است. در برخی کشورها مانند فرانسه و برخی کشورهای سکولار، پوشیدگی متناسب با دین غيرقانونی است. در برخی کشورها هم به ظاهر آزادی نسبی در پوشیدگی برقرار است، اما با تشویق و ترغیب به بی حجابی (به روشهای گوناگون‌) و تحقیر و کوچک سازی پوشیدگی (به روشهای گوناگون) گونه ای بی میلی نسبت به پوشیدگی و تمایل به بی پوششی ترویج می شود. در واقع، تمایل به بی پوششی تقویت‌ و تمایل به پوشیدگی تنبیه می شود (با ابزارهای پنهان و آشکار). ضمنا از چنین کشورهایی باید پرسیده شود که در همه انتخاب های ديگر هم آزادی می دهند؟ مثلا در انتخاب داشتن سرعت زیاد در رانندگی یا انتخاب مصرف الکل حین رانندگی! بی پوششی بانوان چه منافعی دارد؟ اوّل، منافع اقتصادی نظام سرمايه داری است. درآمد سالیانه صنعت پورن، حدود ۹۷ میلیارد دلار در سال تخمين زده می شود. دوم، تخدیر جوانان‌ است. وقتی جامعه و به ویژه جوانان، سرگرم شهوات جنسی شوند، اعتراضاتشان نسبت به حکومت هایشان خاموش می شود. سوم، تسلّط بر بانوان است. وقتی زنان در جامعه با برهنگی ظاهر شدند، با تقویت‌ نگاه ابزاری و جنسی به بانوان، مردان شهوت ران بر آنها مسلّط می شوند و می توانند بدون دادن هزینه و تعهد، بهره کشی های گوناگون‌ خود را پیش ببرند و مولفه های قدرت بانوان را بگيرند. چهارم، ضديت با اخلاق و دین است. وقتی دین و اخلاقيات تحقیر شود، سردمداران و زورمداران می توانند حکومت ظالمانه خود بر منابع جهان را تثبيت کنند. پوشیدگی، گونه دیگری از آزادی است. آزادی از نگاه جنسی و کالاگونه به زن، آزادی از شهوات بيماران اجتماعی، آزادی از تمایلات خودنمایی درونی، و موارد دیگر بی حجابی، بیشتر آزادی جنسی مردان است و نه آزادی حقیقی زنان ما هر انتخابی که در این زمینه انجام دهیم، خود را در محدوده‌ ای مقیّد کرده ایم. بنگریم محدوده خود را چگونه برمیگزینیم. به قول حافظ: غلام همّت آنم که زير چرخ کبود ز هر چه رنگ تعلّق پذيرد آزاد است بله، می توان آزادی را گسترده تر معنا کرد... دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231