⁉️خشم و کنترل خشم؛ خوب یا بد؟!رضا، غضب، غیظ و سایر احوال نفسانی، ذاتاً نه محمودند و نه مذموم، و مدح و قدح آن‏ها وابسته به مبادی فاعلی و غایی آن‏هاست ؛ اگر درباره معروف عقلی یا نقلی باشد ممدوح و اگر درباره منکر عقلی یا نقلی باشد مذموم‏اند. آنچه گذشت و در بحث روایی نیز ارائه خواهد شد «کظم محمود» است. ✅وقتی فرونشاندن خشم، ممدوح شد، برآوردن آن مذموم خواهد بود، چنان‏که اگر برآوردن خشم در موردی ممدوح بود، فرونشاندن آن مذموم است؛ مانند آنچه در آیه ﴿اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار؛ فتح، ۲۹) مطرح است و از حضرت علی بن ابی‏طالب (علیه‌السلام) درباره دفاع مقدس رسیده است: رُدّوا الحَجَر مِن حیث جاء، فإنّ الشرّ لایدفعه إلاّ الشر (نهج البلاغه، خطبه ۲۷). انسان مجاهد نستوه که غضب او برای خداست، مظهر اسم شریف «مُنتقم» خواهد بود و خداوند نیز برای او غضب می‏کند: مَنْ شَنِی الفاسقین وغضب لله، غضب الله له (همان، حکمت ۳۱) ؛ یا أباذر إنّک غضبت لله فارجُ مَن غضبت له (همان، خطبه ۱۳۰)؛ ولی اگر مبدأ فاعلی و غایی این حالت (خشم) منکر بود و روی ناچاری، خشم را فرونشاند یا به نحو شدید ظهور نکرد، چنین وصفی کمال محسوب نمی‏شود؛ نظیر آنچه در آیه ﴿واِذا بُشِّرَ اَحَدُهُم بِالاُنثی ظَلَّ وَجهُهُ مُسوَدًّا وهُوَ کَظیم؛ نحل، ۵۸) آمده است. در این مورد، حزن مذموم از یک‏سو و خشم مقدوح از سوی دیگر و «کظم غیر محمود» از سوی سوم مطرح است؛ و هرچند عدم اِعمال مقتضای غضب مزبور از مطلوبیت نِسْبی برخوردار است؛ ولی این‏گونه از کظم‏ها در ردیف فضائل نفسانی قرار نمی‏گیرند و این نمونه از کاظم‏ها و کظیم‏ها در سلسله سالکان مسیر حق واقع نمی‏شوند، زیرا اینان مشحون از خشم سربسته‏اند نه مهار شده. معنای کظیم در جریان میلاد دختر در جاهلیت، همانا مُمْتلی و مملوّ از غضب است؛ نه آنکه غضب به رضا تبدیل شده یا به حالت عادی بازگشته باشد، بلکه منتظر فرصت مناسب است تا فوران کند؛ نظیر مشک پر آب دهانه بسته. قابل استفاده برای روانشناسان اسلامی👆 آیت الله جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج ۱۵، صص ۵۶۲_۵۶۱ برداشت: برای مواردی که خشم نامناسب است، هدف درمان، حرکت در جهت تبدیل این هیجان به رضا است. طبیعتا برای چنین تبدیلی فرآیندها و فنون گوناگونی قابل استفاده خواهند بود.