‍ 1⃣ : از سنین نوجوانی فضای سیاسی کشور را پیگیری می‌کردم و کلا از سیاست لذت می‌بردم اول دبیرستان که بودم با خرج خودم و دوستانم یک نشریه سیاسی منتشر کردیم سطح آن از درک هم سن و سال‌های ما کمی بالا تر بود و بعضی از تحلیل‌هایم در آن زمان اشتباه از آب درآمد اما با این حال علاقه داشتم... آنقدر که از ریاضی به علوم انسانی تغییر رشته دادم تا بتوانم ذوق سیاسی خودم را تقویت کنم و علوم سیاسی بخوانم! قرار بود رتبه یک تا ده بیاورم اما در حدی می خواندم که فقط مطمئن باشم دانشگاه تهران قبول می‌شوم انتخاب اولم هم علوم سیاسی بود ، با این که می‌توانستم مثلا حقوق بخوانم. علوم سیاسی خواندن فقط باعث می‌شود سَره را از ناسَره تشخیص دهی و بفهمی چه کسانی جوگیرن و چه کسانی برای چه اهدافی حرف می‌زنند … آن اوایل واقعا دو دوتا چهارتایی نبود! در آغاز ، نوع فعالیتم بخاطر احساس تکیلف نبود بلکه تماما اَدای دِین و موهبت اهل بیت بود زیرا دِین حضرت زهرا و ائمه همیشه بر گردنم بوده و چند اتفاق تاثیرگذار در زندگیم افتاد که انگار دست ایشان را می‌دیدم مثلا زنده ماندنم در کودکی اتفاق خاصی‌ست که به ایشان گره خورده …! به هرحال اوایل فقط ادای دین بود اما بعدها تبدیل به تکلیف شد زیراکه یقین پیدا کردم موسیقی ، ستون انکار نشدنی فرهنگ است و فضای فرهنگی به این جریان موسیقیایی نیاز دارد مقام معظم رهبری قبلا فرموده بودند این انقلاب بدون هنر ماندنی نیست... این حرف خیلی عمیق است. اما متاسفانه وقتی ایشان یک حرفی می‌زنند خیلی راحت از آن رد می‌شویم بعد جلوتر که می‌رویم می‌بینیم به همان چیزی رسیدیم که رهبرمان گفت! ••• بعضی از خواننده‌ها معتقد بودند که من آدم چاپلوسی هستم. یک سری هم چون فکر می‌کردند که برای مسائل مادی این سبک را انتخاب کردم و به دنبال گرفتن مجوز و لینک زدن هستم می‌گفتند کار خوبیست اما بعد دیدند که نه!من واقعا به حرفی که می‌زنم معتقدم و فقط دلم می‌خواهد در این فضا کار کنم. من مضمون ارزشی را می‌پسندم چراکه به انقلاب و قرآن اعتقاد دارم. منظور از ارزشی فقط سیاست نیست زیرا می توان عاشقانه خواند ولی با مضمون ارزشی! دلم می‌خواهد به ارزش‌های بچه حزب اللهی‌ها جامه عمل بپوشانم و حرفی را در موسیقی بزنم که هم خدا راضی باشد هم خودم. ••• می‌گویند نان به نرخ روز خور است اما من باوجود اینکه چند پیشنهاد خوب برای ساخت کارهای انتخاباتی داشتم هیچ کدام را قبول نکردم و برخلاف باور خیلی‌ها به هیچ وجه از من حمایت ویژه‌ای نشده است یا می‌گویند رسانه ملی در دست حامد زمانی‌ست! خب اینکه رسانه کارهای مرا پخش می‌کند یک بخش مهمی از آن وظیفه‌اش است هرچند از یک جایی به بعد حمایت‌ها به واسطه عدم پخش آثار کمتر شد و من این ترس‌شان بابت لغزیدن پایم و کج کردن مسیرم را قبول دارم زیرا کج شدن راه امثال من به نظام ضربه‌ی شدیدی می‌زند اما وقتی پای موسیقی انقلابی به میان می آید، باید برای شنیده شدنش تلاش کرد و جنگید … سازمان ها و ارگان های مسئول باید برای موسیقی انقلابی فکری می‌کردند هرچند که هنوز هم ضعیفند! تاکنون هرچه خوانده می‌شد همه کلیشه‌ای بود چرا نیامدیم این فضا را زیبا کنیم؟ در عوض توی سر این قصه می‌زنیم که بیفتد و دیگر بلند نشود تا می‌بینیم طرف می‌خواهد رشد کند برای کنار گذاشتنش دست به کار می‌شویم...! ⇩⇩⇩⇩⇩ آن روزها با بزرگ‌ترین شرکت موسیقی قرارداد انتشار یک آلبوم را امضا کردم پیشنهاد یک آلبوم فراتر از مرز را به من دادند تا با استفاده از پتانسیل های صدایم تبدیل به یک سوپر استار شوم که اگر می‌پذیرفتم و در سبک عاشقانه‌ای که می‌خواستند کار می‌کردم ، الان یک خواننده بسیار مشهور بودم. در خلال این قرارداد من چند تک آهنگ هم خواندم که زیاد از آن استقبال نکردند. مثلا تیتراژ "دیروز امروز فردا" که می گفتند: نکن! کار خوبی نیست. اصلا مخاطب ندارد! هر بار که یک تک آهنگ می‌خواندم همین بحث‌ها را داشتیم تا این که ماجرای شعر هتاکانه پیش آمد و در صفحه فیس بوک مطلبی نوشتم و اصلا هم قصد نداشتم رسانه‌ای شود که بعد از آن ماجرا، حدود چهار هزار ایمیل و کامنت فحش و تهدید به مرگ داشتم اما اصلا برایم مهم نبود ، هنوز هم از حرفم پشیمان نیستم و کارم را درست می‌دانم از همانجا مشکل من با این شرکت آغاز شد! با من تماس گرفتند و گفتند که این چه کاری بود؟طرفداران فلان قشرت را از دست دادی من هم گفتم: ... ادامه...🔻 منبع: @Rah_bi_payaan در تلگرام!! ✨ @ISTA_ISTA