اسرائیلیسم
📣 مذهب اسرائیل‌گری نگاهی به مستند اسرائیلیسم از منظر تربیتی ✍ دکتر مجتبی همتی‌فر (عضو هیئت علمی دان
۱-‌ طوفان الاقصی تا کنون فرصت خداساخته‌ای بوده تا «فلسطین» و «اسرائیل» را کمی عمیق‌تر بشناسم، سوای روایت کلیشه‌ای تلویزیونی. روایتی که در آن گویی دعوای تکراری و هر روزه دو همسایه بی‌ملاحظه در کوچه‌ای شلوغ تکرار می‌شود و جز مزاحمت برای دیگر همسایه‌ها چیزی ندارد. حتی دیگر نای میانجی‌گری هم نیست. هر وقت دعوا بالاتر می‌رود، سری از پنجره بیرون بیاوریم و دادی بزنیم به آنی که داد می‌زند یا چیزی می‌شکند. انگار نه انگار که داریم «زندگی» می‌کنیم. فهم عمیق‌تر ماجرای فلسطین را در این ایام مدیون «منیر فاشه» و «ادوارد سعید» هستم که با شماره هفتم «نامه جمهور (انسان فلسطینی)» عینی‌تر شد. منیر و ادوارد سرنوشت جالبی دارند؛ فلسطینی مسیحی دانش‌گاهی و آمریکازندگی کرده، ولی دلسوخته فلسطین. ۲- ماحصل فهمم تا کنون این است: ماجرای فلسطین و فلسطینی‌ها را باید با «زندگی» فهم کرد. عناصر «زندگی» و معنای آن است که در این هفتاد سال، ندیده‌ایم و برای همین انسان فلسطینی را فهم نمی‌کنیم. فلسطینی‌ها داشتند کشاورزی‌شان را می‌کردند، خانواده بودند، بچه‌های مسلمان و مسیحی و یهودی کنار هم و در صحن مسجد الاقصی بازی می‌کردند، خانه داشتند، زمین داشتند، آزادی داشتند، هویت داشتند... استعمار انگستان آمد و شروع کرد به گرفتن آن‌ها. زندگی مردم را بهم ریخت، هر چند هنوز حق زندگی کردن داشتند. ۳- اسرائیلی‌ها که آمدند و با نظامی‌گری خودشان را جاگیر کردند، نوبت به فناوری‌های اجتماعی و رسانه‌ای‌تبلیغاتی و تربیتی رسید. برای تحقیر، بی‌هویت‌سازی و خسته و فرسوده کردن فلسطینی‌ها، انواع فناوری‌های را پیاده کردند. مردم باید در فشار قرار می‌گرفتند. فناوری شکنجه‌گونه «ایست و بازرسی» در سرزمین اشغالی به صورت متعدد و روزانه، «زندگی» را شدیداً مختل می‌کند. قرار است که همین کار را بکند. منتها لازم است که از کشورهای مختلف، برای اسرائیل یارگیری کنند. «مظلوم‌نمایی تاریخی» را روایت‌گری هنرمندانه از طریق فیلم‌های سینمایی و صدها موزه و یادمان هولوکاست و یهودیان در سراسر جهان انجام می‌دهند. فقط ۱۰۰ موزه و یادمان صهیونیستی در ایالات متحده فعال است. با نمایش کفش و لباس و عکس و چمدان‌ها قرار است دروغ بزرگنمایی‌شده هولوکاست، سرپوشی برای ظلم بی‌حدشان به مردم غرب آسیا باشد. اسرائیل نیاز به شهروند و سرباز و حامی مالی و مبلغ دارد. بهترین مسیر «تربیت» است، تربیت سیاسی و اجتماعی. روایت همین سیر تربیتی از طرف دو جوان یهودی برگشته از اسرائیل است. با ترکیبی از آموزش‌ها، آموختن زبان عبری و کشیدن پرچم ستاره داوود بین دو نهر، جلسات توجیهی، تشکل‌ها و محافل جوانان یهودی، اردوها و کمپ‌های آشنایی با صهیونیسم و علاقه‌مند شدن به آن از کودکستان تا دانشگاه و ... افراد اول «سمپات» اسرائیل می‌شوند؛ عاشق و دلبسته اسرائیل و آرمانش - سرزمین در خطر یهودی‌ها (سمپات‌سازی). جوانانی که تعلق پیدا کرده‌اند، برای سفرهای زیارتی - سیاحتی به اسرائیل برده می‌شوند. گویا قرار است به‌صورت عینی آن آرمان را ببینند و روایتش را بشنوند. کم‌کم علاقه‌مند می‌شوند که به شهروندی اسرائیل فکر کنند (ملت‌سازی). در اردوها، بچه‌ها بازی «سرباز اسرائیلی» را انجام می‌دهد؛ نوعی چشاندن لذت خدمت به ارتش اسرائیل. گام بعدی «سربازسازی» است. خدمت در ارتش اسرائیل و مبارزه با «تروریسم» ضدیهود توفیقی است که باید به آن افتخار کنند. اکنون زنجیره فناوری‌های نرم اسرائیلیسم تکمیل شده است. از یک کودک و نوجوان یهودی، یک سرباز صهیونیست دلباخته و متعصب درآمده است. ۴- نقطه کور این طراحی، نادیده گرفتن «فطرت» انسان‌هاست. دروغ و فریب به هر حال جایی بیرون می‌زند. روایت دیگری از تاریخ و سرزمین فلسطین که از قضا دقیق‌تر و درست‌تر است؛ مواجهه انسانی و نزدیک با جنایت‌های پیدا و پنهان اسرائیل از یک سو و زندگی و مظلومیت مردم فلسطین از سوی دیگر کار خودش را می‌کند، حتی اگر سال‌ها تحت تربیت مکتب اسرائیلیسم بوده باشی. ۵- ما هم نیاز داریم که در تربیت سیاسی و اجتماعی خودمان تأمل جدی کنیم. با فناوری‌های روایت‌ساز و هنر تربیتی که علاوه‌بر تحریک احساسات، فهم درستی هم به مخاطب کودک و نوجوان و جوانمان بدهیم. فطرت را باید پاسخ درستی بدهیم. عدالت را خواهند جست و ان‌شاءالله سمت درست تاریخ هم می‌ایستند؛ اگر درست و اصلی و تربیتی و هنرمندانه کار کنیم. 🎥 تماشای مستند در عماریار: 🌐 Ammaryar.ir/m/fauaa ✅ اسرائیلیسم؛ بازگویی ناگفته‌ها و رازهای جامعه یهودیان 👇 eitaa.com/joinchat/4045144946Ca9a454248a