شب گریزان شود از پرتو نور صلوات دیده بگشا بنگر صبح ظهور صلوات گوش دل باز کن نغمه ی اسرار شنو لحن داوودی وآوای زبور صلوات زنگ املا بد و جبریل بگفتم املا می نوشتم به سحر متن وسطور صلوات هاتفم درسحر از غیب بشارت می داد که نشانت بدهم لوح قطور صلوات روزگاریست که ما چشم به راهت هستیم صبح موعود شود شور وسرور صلوات پرده انداز زرخ تا بسرائیم همه شد اجابت همه ی ختم ونذور صلوات می شوم مست تماشای جمالت ساقی سر کشم از قدحت شرب طهور صلوات به امید قبسی حامد اگر آمده ای دل قوی دار در این وادی طور صلوات می رهد زآتش دوزخ زقیامت هر کس دیدگان دوخته بر رب غفور صلوات حامد اصفهانی @aledavood