در سفر علی بن موسی به مرو همراه او بودم. بعد از مدتی توقف در نیشابور بر استری سیاه و سفید سوار شد و قصد خروج از شهر داشت که به ناگاه محمد بن رافع، احمد بن حرب، یحیی بن یحیی، اسحاق بن راهویه و چند نفر دیگر از دانشمندان شهر، دهانه استر او را گرفته و گفتند: «به حق اجداد پاکت، حدیثی را از پدرت برای ما نقل کن.» علی بن موسی نیز سر از کجاوه بیرون آورد؛ درحالیکه بر سرش دستاری از خز منقش و دورو بود. رو به جمعیت قول خداوند را با واسطه پدرانش بدین گونه گفت: «منم خدایی که نیست جز من خدایی؛ پس مرا عبادت کنید. هرکس «لا اله الا الله» بگوید، در قلعه من داخل شدهاست و هر کس در قلعه من داخل شود؛ از عذاب من در امان است.»[یادداشت ۴]
شیخ صدوق در ادامه همان روایت، به نقل از اسحاق بن راهویه آوردهاست که علی بن موسی پس از حرکت مرکب و پیمودن قدری راه، عبارت «بِشُروطِها وَ اَنَا مِنْ شُروطِها» را در تاکید جمله قبلش گفتهاست.[۱۱] همچنین شیخ طوسی گزارش هر دو مضمون حدیث حصن را درحالی آوردهاست که در پایان متن روایت اباصلت هروی، پرسش و پاسخی از جانب راویان و علی بن موسی مطرح شدهاست. بنا به این نقل، علی بن موسی الرضا در جواب به پرسش از معنای شهادت در اخلاص، آن را به طاعت از خدا و پیامبر او و ولایت اهل بیت پیامبر تعبیر کردهاست.[یادداشت ۵][۱۲]
در نقل سوم این حدیث، علی بن عیسی اربلی در کتابش این حدیث را از حاکم نیشابوری گزارش کردهاست که در این خبر به توصیفاتی از کجاوه علی بن موسی، مکان بیان حدیث، مدت زمان توقف در آن مکان، نام درخواست کنندگان و حالات مردم در دیدار با علی بن موسی به تفصیل اشاره شدهاست. تفاوت این نقل قول با سایر اقوال در این است که محدثان نیشابور، علاوه بر درخواست بیان حدیث، از او خواستند که چهره خود را به مردم نشان دهد. حاکم نیشابوری تعداد نویسندگان را بیست و چهار هزار نفر عنوان میکند که درمیان آنها از ابو زرعه رازی و محمد بن اسلم نام برده شدهاست.[۱۳][۱۴]
نمایی از صحن جامع پیامبر اعظم در حرم امام رضا که حدیث سلسلهالذهب بر سر در یکی از ورودیهای آن نوشته شدهاست. (سمت راست تصویر)
سند حدیث حصن
با وجود اینکه ماجرای ورود علی بن موسی به نیشابور و «حدیث حصن» را بیش از ده هزار تا سی هزار نفر نوشتهاند، ولی اسناد این حدیث در طول تاریخ به دلایل مختلفی مفقود شدهاست و در میان منابع اهل سنت فقط روایت پنجاه نفر از آنان — قرن سوم تا زمان معاصر — باقی ماندهاست. روایت اباصلت هروی از معروفترین اقوال درباره این حدیث است. علاوه بر اباصلت هروی افراد دیگری نیز از راویان این حدیث بهشمار میآیند. به گزارش طبسی پژوهشگر شیعی، نام تعدادی از این افراد عبارتند از: محمد بن علی الجواد، احمد بن عامر طائی، احمد بن عیسی علوی، احمد بن علی بن صدقه، محمد بن عمر واقدی، ابو زرعه رازی، محمد بن اسلم طوسی، اسحاق بن راهویه مروزی، محمد بن رافع قشیری، احمد بن حرب نیشابوری، یحیی بن یحیی.[۱۵]
این روایت به دلیل اهمیت موضوعش، مورد توجه بسیاری از نویسندگان و محدثان در طول تاریخ بوده و به تواتر گزارشهای مختلفی از آن در منابع اولیه و قدیمی، منابع جدید، تذکرهها و کتابهای تاریخی و نیز کتابهایی که به شرح زندگی پیشوای هشتم شیعیان پرداخته، آمدهاست. این حدیث را محمد بن علی بن بابویه، معروف به شیخ صدوق در کتابهای عیون اخبار الرضا و توحید و معانی الاخبار نقل کرده و اسنادش تا امامان شیعه را بیان کردهاست. شیخ طوسی نیز آن را با دو سند و دو مضمون در کتاب امالی خویش آوردهاست.[۱۶] به گفته عرفان منش پژوهشگر شیعی، کلینی در اصول کافی، شیخ مفید در الارشاد، اربلی در کشف الغمّة فی معرفة الائمة، مجلسی در بحارالانوار، عطاردی در مسند الامام الرضا، محدث قمی در منتهی الآمال، مقدس اردبیلی در حدیقة الشیعة، فتال نیشابوری در روضة الواعظین، بحرانی در مدینة المعاجز، ابن صباغ در الفصول المهمة و حاکم نیشابوری در تاریخ نیشابور از جمله افرادی هستند که این حدیث را آوردهاند.[۱۷] زندگانی سیاسی هشتمین امام؛ تالیف جعفر مرتضی عاملی و حیات فکری و سیاسی امامان شیعه نوشته رسول جعفریان، از کتابهای معاصری است که در ضمن شرح زندگی علی بن موسی به حدیث حصن در آنها اشاره شدهاست.[۱۸]
حدیث ایمان
علی بن موسی این حدیث را به هنگام ورود به نیشابور به نقل از پدران خویش از پیامبر اسلام بیان کردهاست. مانند حدیث حصن به حدیث سلسلهالذهب معروف و مشهور است. گزارش این حدیث در منابع حدیثی اهل سنت با پنجاه و هفت طریق آمدهاست. نام اباصلت هروی نیز در میان راویان این حدیث ذکر شدهاست. علی بن موسی در این حدیث به تعریف ایمان پرداخته و سه رکن اساسی آن را با حفظ ترتیب به باور و شناخت قلبی، اقرار به زبان و عمل با اعضا منحصر کردهاست.[۱۹]