✳️استفاده از موقعیت ها 👈امام صادق (ع) در سال های آخر حکومت امویان و اوایل حکومت عباسیان، با استفاده از درگیری بنی امیه و بنی عباس و ‏مشغولیت آنان به مسایل خود که موجب تخفیف خفقان شده بود، نهضت علمی و مذهبی خود را گسترش داده و عملا مدینه را ‏حوزه درسی قرار دادند که در آن هزاران پژوهنده مشتاق، در رشته های گوناگون از محضر آن امام بهره می گرفتند . شهرت ‏علمی امام در بلاد اسلامی آن چنان چشمگیر و زبانزد خاص و عام بود که از نقاط بسیار دور سرزمین های اسلامی برای کسب ‏فیض به مدینه و حوزه درس او می آمدند و از دریای بی کران علوم الهی او بهره می بردند . حتی بسیاری از متفکران غیر ‏مسلمان نیز برای مذاکره علمی با امام به خدمتش می رسیدند و حضرت به میزان سطح درک و علمشان پاسخ می گفتند; گاهی ‏سطح علمی سؤال کننده ایجاب می کرد که حضرت پاسخ علمی و فلسفی بدهد و گاهی پاسخ در حد ابطال دلیل خصم بودن و ‏گاهی ساده تر از آن .‏ بدین گونه، حضرت با نهضت علمی خود افق معارف اسلامی را چنان گسترش داد که دیگر توطئه های دشمنان نتوانست جلوی ‏فوران انوار معرفت را بگیرد . این زمینه سازی ها بود که یک نسل بعد هنگامی که هشتمین پیشوا و امام وقتی به نیشابور وارد ‏شد، هزاران هزار عاشق مشتاق با تمام وجود به استقبال آن حضرت شتافتند تا قطره ای از دریای معارف اهل بیت را فراگیرند . ‏ در حالی که در زمان امام زین العابدین (ع) و ائمه دیگر، چنین شرایطی فراهم نبود .‏ ✳️مناظره و بحث آزاد 👈یکی از شیوه های تبلیغی ائمه معصومین - علیهم السلام - مناظره با سران مذاهب و ادیان و ملحدان و شبهه افکنان بود این شیوه ‏در زندگی امام صادق (ع) رنگ و لعاب بیشتری داشت . حضرت با ارباب دانش های گوناگون، چون: پزشکان، فقیهان، ‏منجمان، متکلمان، صوفیان و . . . به بحث و مناظره می پرداخت که کیفیت اغلب آنها در منابع اسلامی ثبت و ضبط شده است . ‏مناظرات حضرت با چهره هایی همچون «ابن ابی العوجا» ، «ابن مقفع » ، «ابوشاکر ایمانی » «سفیان ثوری » ، «ابوحنیفه » ‏، «عمروبن عبید» و «واصل بن عطا» که هر دو از سران معتزله بودند، معروف و مشهور است . - صفحاتی از زندگانی امام جعفر صادق ، محمد حسین مظفر، نشر قلم، ص 281، بیست گفتار شهید مطهری، ص 157 .‏ ‏2️⃣ – بخش سيره عملی امام صادق (ع) ✅برخورد عملی انسان بیش از آنکه از گفتار متاثر گردد، از کردار تاثیر می پذیرد; بویژه کرداری که از ایمان برخیزد و سخنی که از قلب ‏سرچشمه گیرد .‏ سخن خیزد گر از اعماق جانی به فریاد آورد جان جهانی سخن کز دل برآید آتش است آن که می سوزد تو را تا پرده جان حضرت آن چه را که می خواست به دیگران بیاموزد عمل می آموخت . بر هیچ معروفی امر نمی کرد، جز آنکه خود بیشتر و ‏پیشتر از دیگران بدان عملی می کرد و از هیچ منکری نهی نمی کردند; جز آن که خود همیشه از آن اجتناب می نمودند .‏ ‏«مالک بن انس » می گوید: اغلب اوقاتی که بر امام صادق (ع) وارد می شدم، او را در یکی از سه حال می دیدم: نماز، روزه، ‏قرائت قرآن . - میزان الحکمه، ج 1، ص 255 .‏ و به یارانش نیز می فرمود: «کونوا دعاة للناس بغیر السنتکم » - بحارالانوار، ج 70، ص 303 .‏ مردم را به غیر زبانتان به نیکی فراخوانید .‏ یکی از بستگان امام صادق (ع) از آن حضرت بدگویی کرده بود .‏ وقتی به آن حضرت خبر رسید . بدون آن که عکس العمل شدیدی از خود نشان دهند، با آرامش برخاستند و وضو گرفتند و ‏مشغول نماز شدند . یکی از حاضران به نام «حماد لحام » می گوید: من گمان کردم حضرت می خواهد آن شخص را نفرین ‏کند، ولی برخلاف تصور خود دیدم آن بزرگوار بعد از نماز چنین دعا کرد: خدایا من حقم را به او بخشیدم . تو از من ‏بزرگوارتر و سخی تری او را به من ببخش و کیفر مکن! - انوارالبهیه، ص 194 .‏ مردی با یکی از بستگانش بر سر میراثی اختلاف داشت و کارشان به دعوا و جدال کشید . «مفضل » که یکی از یاران امام ‏صادق (ع) است و از آن جا می گذشت، متوجه درگیری آن دو شد، آنها را خانه خود برد و با چهارصد درهم میان آن دو ‏مصالحه برقرار کرد و درهم ها را هم خودش پرداخت و اختلاف حل شد .‏ آن گاه مفضل به آنان گفت: بدانید پولی که برای حل اختلاف پرداختم، از آن خودم نبود . و از اموال امام صادق (ع) بود، زیرا ‏حضرت به من فرمان داده اند که هر جا دو نفر از شیعیان ما اختلافی داشتند، از مال آن بزرگوار آنان را صلح دهم . - کافی، ج 2، ص 209، بحارالانوار، ج 47، ص 58 .‏