🔰فضايل و مناقب حضرت 💦علم حضرت به اعمال دوستان مهزم مي گويد: »براي ديدن امام صادق (ع) به مدينه رفتم و منزلي اجاره كردم. پس از مدتي تمايلي به كنيز صاحب خانه پيدا كردم و روزي دست او را با شهوت فشار دادم. همان روز به خدمت امام رسيدم و حضرت فرمودند: امروز كجا بودي؟ من به دروغ گفتم كه صبح را در مسجد به سر آوردم. حضرت فرمودند: اما تعلم ان هذا لاينال الا بالورع يعني: آيا نمي داني به مقام ولايت، جز با ورع و پرهيزگاري نمي توان رسيد؟« علم به باطن افراد ابي بصير مي گويد: »روزي من جنب بودم و چون ديدم كه عده اي به خدمت امام صادق مي روند، من هم با حالت جنابت رفتم. حضرت فرمودند: آيا نمي داني به خانه هاي ما جنب نبايد وارد شود؟« 💦عبادت و خشيت امام صادق (ع) ابان بن تغلب مي گويد امام صادق را ديدم در ركوع و سجده هستند و هفتاد تسبيح از ايشان در ركوع و سجود شنيدم. در خرائج راوندي است كه راوي مي گويد: امام صادق را در مسجد رسول الله ديدم به نماز است و سيصد مرتبه سبحان ربي العظيم و بحمده از ايشان شنيدم. مالك بن انس مي گويد: بهتر از جعفر بن محمد، در علم و تقوا نديدم و هر وقت كه او را مي ديدم، يا در ذكر بود و يا روزه بود و يا مشغول نماز بود. او از اكابر زهاد و از بندگان شايسته اي بود كه از خدا مي ترسيد و در خانة خدا خاشع و گريان بود. سالي در مكه با او بودم، چون موقع تلبيه شد نمي توانست تلبيه بگويد و مي گفت و مي گرييد كه: اگر بگويم لبيك و او بگويد لالبيك چه كنم؟ 💦سعة صدر امام صادق (ع) 💦 نان و گوشت بر فقرا همچنين آورده اند: وقتى تاريكى شب همه جا را فرا مى گرفت ، امام جعفر صادق عليه السلام كيسه اى را برمى داشت و در آن نان و گوشت مى ريخت و بر دوش مبارك خود حمل مى نمود؛ و نيز با مقدارى پول بر مى داشت و به سوى محلّ سكونت نيازمندان و بى نوايان اهالى مدينه مى برد؛ و آن ها را در بين آن ها تقسيم مى كرد، بدون آن كه آنان امام عليه السلام را بشناسند. و هنگامى كه آن حضرت به شهادت رسيد و به لقاء اللّه پيوست ، فقراء ديدند آن شخص گمنام ديگر نمى آيد، پس از مدّتى فهميدند كه او امام جعفر صادق عليه السلام بوده است . -اعيان الشّيعة ، ج 1، ص 666. 💦مرا به حال خود وا گذاريد در روايات متعدّدى وارد شده است : هرگاه كه امام جعفر صادق عليه السلام در باغستان و مزرعه ، بيل در دست داشته و مشغول كشاورزى و كارگرى مى بود؛ و اصحاب و دوستان ، حضرت را با آن حالت مشاهده مى كردند، عرضه مى داشتند: ياابن رسول اللّه ! چرا در اين موقعيت خود را به زحمت انداخته ايد؟! اجازه فرمائيد تا ما كمك كنيم و شما استراحت نمائيد؟ حضرت در جواب مى فرمود: مرا به حال خود وا گذاريد، من علاقه مندم كه خداوند مرا در حالتى مشاهده نمايد كه با دست خود زحمت مى كشم و كار مى كنم و جسم خود را براى بدست آوردن روزى حلال به زحمت و مشقّت انداخته ام . -كافى : ج 5، ص 76، بحارالا نوار: ج 47، ص 57، وافى : ج 17، ص 30 و 36. بعضى از بزرگان همانند مرحوم إ ربلى حكايت كرده اند: روزى مگسى بر صورت منصور دوانيقى نشست و منصور با دست خود آن را دور ساخت ، مگس بار ديگر برگشت و بر همان جاى اوّل نشست و باز منصور آن را دور كرد. و اين كار چند مرتبه تكرار شد تا آن كه منصور به خشم آمد، در همان حال ، امام جعفر صادق عليه السلام وارد شد. منصور گفت : ياابن رسول اللّه ! خداوند متعال براى چه مگس را آفريده است ؟ حضرت در پاسخ فرمود: براى آن كه به وسيله آن ، جبّاران را ذليل و متواضع گرداند. -كشف الغمّة : ج 2، ص 373. 💦صبر امام صادق (ع) اسماعيل كه پسر بزرگ امام صادق بود از دنيا رفت. امام صادق (ع) با كمال خوشرويي از مردمي كه براي تعزيت آمده بودند پذيرايي فرمود، به قدري كه مورد تعجّب شد. از حضرت در اين مورد سؤال نمودند. آن بزرگوار فرمودند بايد تسليم امر خداوند بود. و در مصيبت ديگري فرمودند: ما اهلبيت قبل از مصيبت فعاليت خود را انجام مي دهيم ولي چون مصيبت آمد راضي و تسليم تقدير الهي هستيم. كتاب منتهي الامال