در دههی گذشته ظهور قارچگونهی اندیشکدههای گوناگون در کشور در حالی رخ میدهد که اندیشکدهها نه محلی برای تضارب آرای گوناگون در ساحت اندیشه بلکه اتاق فکرهایی برای تجویز راهحل برای مسائل جاری کشور گردیدهاند!
با توجه به عدم تولید علم بومی مبتنی بر اندیشه بومی در حوزه علوم انسانی و به تبع آن عدم تولید فناوریهای نرم یا همان الگوهای حل مسئله بومی، راه حلهای این به اصطلاح اندیشکدهها ناشی از یکی از این سه حالتند:
1. استفاده از همان فناوریهای نرم غربی ناکارآمد برای حل مسائل و در نتیجه تکرار شکستهایی که در گذشته نصیب غربیها شده بود!
2. استفاده از روشهای التقاطی (تلفیق همان روشها با ظاهر بومی) که در نتیجه تغییری حاصل نمیکند!
3. تکیه به ابتکارات بی مبنا (من درآوردی)! که نتیجه آن بر همگان روشن است!
ظاهرا عنوان اندیشکده، جایگزینی غلط برای ترجمه تحت اللفظی اتاق فکر (Think Tank) است و آنچه از این اینستیتیوتهای ایرانی مستخرج میشود نه راهحلهایی علمی برای مشکلات کشور بلکه تلههای علمی نظام سلطه بر سر راهِ حل مشکلات کشور است.
به امید روزی که اندیشهورزی به گفتمانی عمومی بدل گردد؛ به امید روزی که ارزش و بار واژهها را فهم کنیم و آنها را دستمالی هوسبازی و قدرتطلبی خویش نکنیم!
سجاد رستمعلی،
مسئول اندیشکده علوم و فناوریهای نرم انقلاب اسلامی
۱۴۰۲/۰۶/۰۲